جمعه ۷ دی
انگورِ سیاه شعری از علی اکبر مجدراد
از دفتر امکلاسیکو نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۵۵ شماره ثبت ۱۱۲۶۹۹
بازدید : ۲۶۲ | نظرات : ۶
|
دفاتر شعر علی اکبر مجدراد
آخرین اشعار ناب علی اکبر مجدراد
|
"انگورِ سیاه"
آغوش تو مرداد و منم گرم خیالت
باید برسم عشق هماینک به وصالت
مغروری و از سیل مرا نیست گُریزی
من پایهی روزِ بد و طوفانی حالت...
با عشوه بگو حَیِّ عَلَیالعشق، به مولا...
مست از مِیِ گُلبانگِ اذانست، بلالت!
گیسویِ کمندت زده راهی به میانبر
دستانِ من و مویِ تو و ریزشِ شالت
مَهرویِ پَریزاد غزل شعرِ رُخِ توست...
دیوان شده بر گونهی چپ نقطهی خالت
عین و عنبت دین مرا برد به یغما
چشمان تو انگورِ سیاهست، حلالت!
مِی ریز از آن جام نگاهت به نگاهم
آغوش تو مرداد و منم گرم خیالت
پایان
|
نقدها و نظرات
|
درود و ارادت | |
|
سلام دوست عزیز ۱. ممنونم برای پیشنهاد جایگزین مصرع هشت. ۲. مصرع ده با ارتباط معنایی با مصرع قبل دیوان است (دیوان شعر) و نه دیوانه... در پایان سپاس برای حسن توجهتان و انتخاب بیت ششم که خودم هم بیشتر دوستش دارم. | |
|
سلام سپاس بزرگمهر | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود