سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        صد دانه‌ی خون‌ریز ۱

        شعری از

        علی اکبر مجدراد

        از دفتر ام‌کلاسیکو نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ شهريور ۱۴۰۱ ۱۳:۳۷ شماره ثبت ۱۱۳۲۶۲
          بازدید : ۱۵۲   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی اکبر مجدراد

        بوی پاییز میاد؛
        صد دانه‌ی خون‌ریز

        شده که نسخه‌ درمانِ تو پاییز شود؟
        زرد و نارنجی و قرمز به تو تجویز شود؟

        سیب بر روی لبت می‌رسد امّا دانی...
        قرصِ درمان تو صد دانه‌ی خون‌ریز شود؟

        بم و کرمان و دلت یزد کویری باشد...
        قلبت امّا به یک آن ساکن تبریز شود؟!

        دو رِ می فایِ قدم‌های تو اعجاز کند...
        خَش خشِ برگ نوایی طرب‌انگیز شود؟!

        پشت یک پنجره بنشینی و باران بزند...
        پیک‌ات از حال خوش آن پُرو لبریز شود؟!

        تو دمی خاطره‌بازی بکنی با جرو جر...
        ابرو باران غم‌انگیز دلاویز شود؟!

        بروی کافه‌ و تنها بنشینی امّا...
        عشق از راه رسد مهر دل‌انگیز شود؟
         
        پایان
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۱ ۱۹:۱۳
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و امید بخش بود خندانک
        علی اکبر مجدراد
        علی اکبر مجدراد
        پنجشنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۱ ۲۳:۴۳
        درود و ارادت استاد خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        جمعه ۱۸ شهريور ۱۴۰۱ ۲۰:۵۶
        درود بر شما

        زیبا بود

        قلمتان نویسا

        خندانک
        علی اکبر مجدراد
        علی اکبر مجدراد
        شنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۱ ۱۰:۳۵
        ارادت خندانک
        ارسال پاسخ
        ریحانه حجازی(ریحان)
        پنجشنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۱ ۱۴:۵۰
        درود جناب مجدراد
        بسیار زیبا بود
        بم و کرمان و دلت یزد کویری باشد...
        قلبت امّا به یک آن ساکن تبریز شود؟!
        خیلی برام قشنگ بود این بیت
        قلمتان ماندگار
        علی اکبر مجدراد
        علی اکبر مجدراد
        پنجشنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۱ ۲۳:۴۴
        سلام
        ممنوم دوست مهربانم خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        جمعه ۱۸ شهريور ۱۴۰۱ ۰۰:۱۸
        خندانک خندانک خندانک
        علی اکبر مجدراد
        علی اکبر مجدراد
        جمعه ۱۸ شهريور ۱۴۰۱ ۰۵:۱۴
        ارادت برادر عزیزم خندانک
        ارسال پاسخ
        امید کیانی (امید)
        شنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۱ ۰۹:۰۰
        بم و کرمان و دلت یزد کویری باشد...
        قلبت امّا به یک آن ساکن تبریز شود؟!
        خندانک خندانک

        درود
        علی اکبر مجدراد
        علی اکبر مجدراد
        شنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۱ ۱۰:۳۵
        درود
        ممنونم خندانک
        ارسال پاسخ
        معصومه خدابنده
        شنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۱ ۲۱:۳۵
        درودهایم تقدیمتان
        قلمتان پر توان
        🎋🌹
        علی اکبر مجدراد
        علی اکبر مجدراد
        يکشنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۱ ۱۱:۱۰
        درود و سپاس
        خواهر عزیزم خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ساسان نجفی

        همه چی آرومِ شاهزاده خانم اا حرف حساب بی جوابِ شاهزاده خانم
        طاهره بختیاری

        در این دنیای فانی چرا ناگزیری جواب پس دهی خودت باش عزیزم خودت ولاغیر اهمیت نده
        شاهزاده خانوم

        ب سلام به همه نابیون محترم ااا خوشم نمیاد قسم بخورم برای این موضوع کاملا بی ارزش اما چنان با روح و روان آدم بازی می کنید مجبورم این کارو بکنم به والله قسم توی ناب هیچ پروفایل فیکی ندارم ااا برای چی وقتی می تونم خودم فعالیت کنم حرفامو بزنم فیک داشته باشم ااا نه ثنا خانوم منم نه آتنا خانوم نه هیچ احد و الناس دیگههه ااا توی ناب و وبلاگم تنها یه اسم دارم اونم شاهزاده خانوم از سال هشتاد و هفت تا حالااااااا ااا شاد باشید
        مدینه ولی زاده جوشقان

        یک چند پی دانش و دفتر گشتیم کردیم حساب اا یک چند پی زینت و زیور گشتیم در عهد شباب اا چون واقف از این جهان ابتر گشتیم نقشی است بر آب اا ترک همه کردیم و قلندر گشتیم ما را دریاب
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ترنّمِ صَفای جان صداقت است و راستی ااا شُکوهِ اعتبارِ حق صلابتِ بَهاستی اا سلام بداهه ی

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0