سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شاهنشاهی ( ویژه عید غدیر)

        شعری از

        مهران ساغری

        از دفتر ارادت نامه نوع شعر ترکیب بند

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۱ ۱۲:۳۸ شماره ثبت ۱۱۱۷۸۰
          بازدید : ۲۱۳   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهران ساغری


        باد هو هو می کُند از بندِ تن دَر می روم
        هر چه دارم می گذارم سویِ دلبر می روم

        عقل می گوید کجا با دستِ خالی؟ گویمش ...
         گر چه بی ره توشه ام .. امّا سبک تر می روم

        اهلِ دل دامن کشانند و منِ یک لا قبا ...
        آنقدر عشقِ حرَم دارم که با سَر می روم

        کس نمیداند چه سختی ها کشیدم از فراق
        با لبی خندان ولی با دیده ای تَر می روم

        در خیالم بارها این سو و آن سو رفته ام
        این سفر امّا فقط پابوسِ حیدر می روم

        /// حرف ها دارم من امشب با خدایِ مُنجَلی
          شرحِ دردم را نگویم با کسی غیر از علی ///

        نیستم بلبل که بر هر شاخه ای لب وا کنم
        عارم آید پیشِ هر کس خویش را رسوا کنم

        سائلِ کویِ ولا هستم از این شهرِ غریب ...
        می روم تا سَرپناهی در نجف پیدا کنم

        هر چه دارم یا ندارم حاصلِ عشقِ علیست
        ریزه خوارِ سفره ی اویم .. چرا حاشا کنم

        پادشاهِ عرشِ هفتم بود .. آمد بر زمین ...
        تا کمی در سایه سارِ او سَری بالا کنم

        آتشی انداخت در جانم شرارِ عشقِ او
        مانده ام حالا چه با این سینه یِ شیدا کنم

        /// دلبری که در مقامش گفته ذاتِ کردگار ...
         لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار ///

        آنچه در عالم نظیرش نیست گیسوی علیست
        کُنْت کنزاً مَخفیا .. آئینه یِ رویِ علیست

        ترجمانِ سرِ ّ اَوْ اَدْنی مقامِ  مرتضاست
        قابِ قوسین امتدادِ خطّ ِ اَبرویِ علیست

        روشن ست از نورِ رویش دیده یِ لاهوتیان
        برتر از هفت آسمان خاکِ درِ کویِ علیست

        اولیاء اللّه هم در خلقتِ او مانده اند
        مصطفی با آن هنرمندی .. هنرجویِ علیست

        افتخارِ خاندانِ وحی .. زهرایِ بتول ...
        بر خودش می بالد از اینکه پرستویِ علیست

        /// بی گمان عشقِ علی دل را هوایی می کند
        در میانِ قلبِ من حیدر خدایی می کند ///

        من نه صوفیّم .. نه رِندم .. نه علی اَللّهیَم ...
        عشق اگر کفر است پس من آخرِ گمراهیَم

        هر چه در تکفیرِ من گویند نوشِ‌ جانِ من
        چون علی شاهست .. اصلاً بنده شاهنشاهیَم

        چارده قرن ست عشقم را ملامت می کنند
        چارده قرن ست محکومم که خانِقاهیَم

        گر دَم از حیدر زنم .. از چشمِ ایشان کافرم
        گر به لیلا دل ببندم اهلِ خاطر خواهیَم !
         
        خوب شد حالا " غدیری" بود تا ثابت شود ...
        هست وَجه اللّه معشوقی که سویش راهیَم

        /// هر کجا پا می گذارد سنگ ها دُر می شود
        در زمین با بودنش .. جایِ خدا پُر می شود ///


        یا علی مدد
        مهران ساغری
        ترکیب بند
        غدیرخم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۷ تير ۱۴۰۱ ۰۹:۲۲
        درود شاعر عزیز
        حلول عید ولایت و امامت را که به شکرانه‌ی تکمیل دین و تتمیم نعمت همگان

        با عرشیان و فرشیان است، محضر شما و همه شیعیان

        تبریک و تهنیت عرض می‌نمایم. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سید هادی محمدی
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۰۰:۰۱
        درود بر شما جناب ساغری

        آفرین بر شما

        شعر زیبا و روانی خواندم از قلمتان

        بمانید به مهر و بسرایید

        ☘️☘️☘️☘️☘️☘️
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۷ تير ۱۴۰۱ ۱۶:۱۲
        سروده ای دلنواز بود
        هزاران درودتان بادشاعر گرامی
        علی ع
        رهبر جهان
        امیر مو منان
        یاربی کسان
        همدم دل شکستگان
        شام گرسنگان
        دشمن ظالمان
        راهبرگمرهان
        مولای عارفان
        التماس دعا
        خندانک خندانک خندانک
        اعظم اکبری( افسانه)
        سه شنبه ۲۸ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۳۳
        درود بر شما شاعر گرانقدر، بسیار زیبا و روان ،بسیار لذت بردم
        علی یارتان 🌿🌿🌿
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7