شنبه ۳ آذر
اسارت شعری از محمد (هوداد)
از دفتر حقیقت عشق نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۵۴ شماره ثبت ۱۱۰۹۸۸
بازدید : ۱۹۶ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب محمد (هوداد)
|
پر از حرفم، پر از دردم، پر از آن ناله سردم/ پر از تکرار، پر از زنهار، به صحراها همی گردم
منم حیران، غمی در جان، شدم سرگشته و ویران/ به هر سویی گذر کردم، که تا درمان شود دردم
شدم در خون، دو چشمم گشته شد گریون/ خداوندا مدد فرما، گرفتارِ درین بندم
بخوان ای مرغ آوازی، ز شادی کن تو پروازی/ که من مرغ اسیر گشتم، بمیرم در قفس هر دم
کشم هر دم من فریاد، که تا روزی شوم آزاد/ ز رنج من همه دلشاد، اسیر قوم نامردم
رها گردم ز این زندان، اسیر کرده تمام جان/ زمانی من رها گشتم، که در این زندان مُردم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا و جالب بود