شنبه ۳ آذر
|
دفاتر شعر اسماعیل رضوانی خو
آخرین اشعار ناب اسماعیل رضوانی خو
|
آمدی اما برای با تو بودن دیر شد
آن جوان عاشق و دیوانه دیگر پیر شد
دیر کردی آنقَدَر با غصه تنها مانده ام
تا نگاهم در دل تاریک شب تسخیر شد
غم تمام لحظه هایم را به چالش می کشید
روح عشقم در میان غصه ها زنجیر شد
گرچه فریادم درون سینه جا می شد ولی!
بغض های عاشقانه، ناله ای شبگیر شد
آمدی معنی کنی این عشق را اما چه حیف!
شعرهایم در نبودن های تو تفسیر شد
خاطراتت روی زخم کهنه ام را باز کرد
رنج های بردنت از یاد، بی تاثیر شد
|
نقدها و نظرات
|
سپاس بانو | |
|
ممنون از لطف شما | |
|
ممنون جناب زارع عزیز ممنون از حسن نظرتون.شعری که نوشتید بسیار زیبا بود ولی دلنوشته من بیشتر تاثیر گرفته از شعر شهریار بزرگوار هستش در لول خیلی پایین تر البته | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلی ناب و زیبا بود
دستمریزاد