يکشنبه ۲ دی
دردهای کهنه شعری از منصور نگهداری
از دفتر شعرناب نوع شعر افراغ اندیشه
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۳ فروردين ۱۳۹۲ ۲۱:۱۸ شماره ثبت ۱۱۰۹۲
بازدید : ۸۸۰ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب منصور نگهداری
|
سال کهنه شد نوین
لیک دردهایم
همان دردهای کهنه ماند
با تلنباری به روی دردهای کهنه تر
چون شراب کهنه تر
همچو سرکه در درون کوزه های پشت پرده دست نخورده خوار ماند
چون خروش کودکی
قلب من هم در پس آوار ماند
سال ها نو می شوند
چون طلوع روزها
هم چو ساعت های نو
چون دقایق های نو
کهنه اما درد من
با لب تلخند من
در خیابان در بوستان
رنگ عور شاخه ها تغییر کرد
چون عروسان رنگ به رنگ
دشت ها و تپه ها
لیک پشت سینه ام
قلب من چون یک یتیم
با لباس کهنه ماند
با لباس دردها
ژنده پوش آه ها
کاشکی در شهر جسم و روح من
همچو کوچ ابرها
در پناه اشک ها
خالی می شد دردها
قلب من! تغییر کن
از زمستان کوچ کن
کهنه ها را دور کن
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.