يکشنبه ۲ دی
دیوار،دیوانگی ،عشق شعری از منصور نگهداری
از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۲ ۲۳:۰۲ شماره ثبت ۱۶۸۵۰
بازدید : ۷۴۶ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب منصور نگهداری
|
همه جا دیوار،روبرو دیوار،پشت و رو دیوار
با سنگلاخ هایی بی احساس،تیز و برّان
دیوانگی است همنشینی با دیوار،
وقتی عشق نباشد!
وقتی واژه ها،حرف ها،کردار
هیچ وقت همسنگ عشق نیست
وقتی گفته ها،شنیده ها،دیدار
نیستند جز سردترین تکرار
وقتی نسیم ها می گریند در پشت دیوار
و می بارند و می لرزند رگبار
وقتی گام ها گم است
و دست ها کوتاه
دیوانگی است گفتگو با دیوار
***
من حقیر شده ام
روح من مشتی آهنین می طلبد
برای کوبش سخت ترین دیوار
برای عبور
وشاید سرور
روح من زندانی خستگی است
همنشین دلمردگی است
روح من گریان
اما همنشین دیوار
دیوار جز دیوار نیست
با کرترین گوش ها
و کورترین چشم ها
و دستانی سرد
من گرما می خواهم
می خواهم به قول «سهراب»
به جانب آبی ها بروم
فارغ از دیوار
می خواهم چنگ بزنم
با دلپذیرترین گام ها بدوم
از دیوارها رد شوم
پاها اما پاها
یخ بسته است در چارسوی دیوار
با زمستانی دائمی
و بارشی دائمی تر
-اشک هایی پر بغض-
من آماج کینه ی چرخم
با تیرهای آلوده ی دیوار
همه جا دیوار
روبرو دیوار
پشت و رو دیوار
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.