يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر باقر رمزی ( باصر )
آخرین اشعار ناب باقر رمزی ( باصر )
|
گوش کر
شب به خیالت ای صنم ار که شود سحر مرا
سوز درونم آب شَد چون که بود ثمر مرا
طاقت خویش باختم در شب جانگداز تو
سر به سجود می نهم تا که رسد اثر مرا
عاقبت از کدام سو می رسی بر من فقیر ؟
نان ز کجایِ برکت و با چه دهی تو زر مرا ؟
باغ و مُل است و جویبار وعده آخرین تو
بهر مطاع آخرت کرده ای گونه تر مرا
من ز خلوص می زنم سجده نه بهر عافیت
دانی عدو شکسته است پا و دل و کمر مرا
ای که به دل شکستگان فرصت داد می نهی
گوشه چشم ات آب داد سینه پر شرر مرا
پیگرِ من چو خوار شد موی تو هم چو دار شد
دار بقاء فانی ات کرده ابوالبشر مرا
شکر خدای را که شیخ رفته کنون ز پیش ما
گر چه خدای بهر او داده دو گوش کر مرا
شانه ی خسته ام کجاست تا که زنم به موی تو ؟
شِکوِه ندارم ای عزیز ار شکنی تو سر مرا
بر در خانقاهِ دل « باصر » ما چو میم شد
بهر سماع عارفان دف شده بال و پر مرا
باقر رمزی باصر
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
موفق باشید