سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        داد و سـتــد ( مـثنــوی )

        شعری از

        یزدان ماماهانی

        از دفتر گیتار بی تار نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۰۶ شماره ثبت ۱۰۹۶۹۲
          بازدید : ۲۱۹   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر یزدان ماماهانی

        یـکی آمـد و گـشـت ســر راه مـن ..!
        که از پـیشـهٔ خـویـش ؛ بگـفتا سخـن
         
        خــرد وَرز و بــر مــن گــذار راهِ کـار
        سـبـک گـردد از شـانـه‌ام ،، رنــج بــار
         
        دهــان در دهــان و زبــان در زبــان :
        پـراکنـده گـشـت ایـن بـیـان و گـمـان
         
        کـج‌انـدیـش ز شُـغلـم گـرفـت انـتقـاد
        بـه کـسبـم زده ؛ اَنـگِ نـنـگ و فـسـاد
         
        بگفت:این‌چه‌کاریست‌گرفتی‌به‌دست؟
        در آن فـایـده و بهره و صرفه هست !
         
        کـسان مـی‌دهـی پـول بـعـنـوان وام :
        بـگـیـری سـپـس ؛ عـایـدی از عـوام ؟
         
        بگـفتـا : دهـی مایه ، چنـد درصـدی ؟
        سـتـانـی چـقـدر ؛ بــهـره و عـایـدی ؟
         
        چـه انــدازه دارد ،، زیـان و گـزنــد ؟؟
        چـه میزان از آن ، خانـمانسوز شدند؟
         
        چه مـبلـغ بـدادی ، سـتانـدی چقـدر ؟
        بدهـکار چو دستمال چلاندی چقدر ؟
         
        پـیاپی سـوال بـود می‌کشیـد بر رُخـَم
        بـه جـز روسـیـاهـی ، نـبـود پـاسـخـم
         
        یِـهــو ؛ یـادم افـتـاد ...! بـه یـاد شـمـا 
        مـشــرّف شــوم ،، نـزد مـنـطــق سِـتـا
         
        سـرآغـاز بـگـردم ؛ چــو جـویـای حـال 
        سـپـس ، بـشنـوم تا جـواب سـوال ..
         
        گـنـاهـست مگـر کـسـب داد و سـتـد؟
        بــریـن مـی‌زنـنـد ، وصـلـه و اَنـگِ بـد
         
        گـناهـست مگـر ؛ وام و قرضی دهی؟
        تـوافـق شـود زیـن قـروض وانـگـهـی
         
        ز مقـروض بگـردد ، بـهـایـی وصـول :
        بـه عـنـوان پـاداش و یـا ســود پــول
         
        طلبـکار خـطایـش چه بـاشـد مـیان ؟
        نـزول خـور خـطابـش کننـد ناکسان !
         
        جـز اینـست مگـر دسـت یـاری رسانـد
        شـرف رفـتـه را ..! اعـتـبـاری رسـانـد
         
        کـسـی سُـقـم و لـغــزش نـدیـده از او
        نـه آزار و رنــجـش رســیـده از او ..
         
        نه او سـارق و دزد و نه جـیب‌بُـرَست
        نه آخورخورست و نه‌‌ توبره خورست
         
        نـه بــر خـونـی آلــوده شـد دسـت او
        نـه دنـبـال پـیـکـار ،، کـمـر بـسـتـه او
         
        نـه درب کـسـی را زده بــی دلــیـل !
        نه از گوشت نفع ، چرب بکرده سبیل
         
        نه چشمی دوانْـد ، سوی بی‌عـصمتـی
        نه دیـده گشـود ، سمـت بـی‌حـرمتـی
         
        به هرحال کسی زو که نُقـصان نـدیـد
        نـدیـدنـد بـدی زان بــگـردد پـدیـد ..؛
         
        ولـی نـقـض و طـردش کنـد دیـگـران
        دهـد وام و اخـذ می‌کـنـد ســودِ آن !
         
        خـردمـنـد دانـا ..؛ زمـانـش رســیـد ..
        جــواب سـوالات مــا را ،، دهــیــد ؛؛
         
        لب و لـوچـه برهـم زد و خـورد تـکان
        دهـان را گـشــود و بـچـرخـیـد زبـان
         
        چنین گفت : خردورزِ دانش شمـول :
        جـهان ممـلو از عیب تراش و فضول
         
        عـمـلـکـرد روزمــرهٔ ایــن دو قــوم :
        ســر و بــو کـشـیـدن بـه کـار عـمـوم
         
        نـگــنـجــد بــزرگــی و افــتــادگــی :
        نـه در وصـفـشـان جـز حـرامـزادگـی
         
        ولیـکن بـپـرسیـدی از قـرض و سـود 
        بـخـواهـیــد شـمـا را کـنـم رهـنـمـود
         
        سزای چنین پیشه، خوب یا بَدَست ؟
        ثــنـا یـا نــکـوهـیــدن ایــزدســت ؟
         
        طلبـکـار ســتـانـد از بـدهـکاری پــول
        عـوام ایـن سِـتَـد را بخوانـد نـزول !
         
        اگـر این نـزول باشـد و کار پـست ..!
        کنون داخل بانک شرعی‌‌ چه‌هست ؟
         
        سپـرده کـنی پـول و مقصـودِ بانـک :
        دهـد بـر سپـرده گـذار ســود بانـک !
         
        بـپرداختـه بانک گرچه وام بر عوام :
        گـرفت ؛ ده بـرابـر از آن ســود وام !
         
        نـگـیـر خــرده گـیـر .. خــردهٔ نـاروا !
        بگشـت ، مـصلحـت بیـن این ماجـرا
         
        دگـر افتـرا زن ، نگیـر عـیب و نقـص
        کسی‌أخـذنمود‌قرضی‌ازبانک‌و‌شخص
         
        بـدان با رضـامنـدی خـویـش سِـتانـد
        " ‌ تـن از دام بـی‌‌آبـرویـی ؛؛ رهـانـد "
         
        نـه قـلّاده انـداخـت کـسـی گـردنـش
        نـه کـس بـوده بـر وانـمـود کـردنـش
         
        خودش بر خودش‌ داده بود پیشنهاد
        ودیــعــه بـگـیـرد بـریـن اسـتـنـاد ...
         
        چه بانک باشد و نوعـی و غیـره‌ای :
        دهـد بـابـت قـرض خـویـش بهـره‌ای
         
        پـسنـدیـده و درخـورست سنـجشـت
        همیـن بـود و بـس پـاسـخِ پرسشـت
         
        گـهی خیـر رسـانَـد گـهی هـم زیـان !
        گـهـی مـوجـب خـنـده و گـه فـغان !
         
        نه‌بی‌عیب‌ونقص‌ باشد و‌ نه‌‌خطاست
        گهی نادرست ، گه پر از محتـواست
         
        "درسـت اسـتفـاده شود زین رونـد :
        مـحالـست ببینـد کسـی زان گـزنـد "
         
        نـزول ، واژهٔ نـاپـسـنـدسـت و بـد !!
        " از آن نـام ببـر لـفظ داد و سـتـد "
         
        چنین پیشه ؛ کاربـرد صنعـت‌گرست
        بر آن پـیشـه‌ورزی که سـود آورست
         
        تو‌ ای قحـط زده رفتـه بـودی ؛ نـرو
        دگـر جـانـب قــرض ســودی ؛؛ نــرو
         
        بـسـنـده کـنـم بــر ســوال و جـواب
        گـرفـتـم مـراد و بـگـشـتـم مــجـاب
         
        چـنان خـام جهـل بـودم و شـایبـه !
        شـدم بـا خـرد ؛؛ پـخـتـهٔ تـجـربـه ..
         
        ســرِ راه بــنــده ...؛ گـرفـتـی قــرار
        چـراغـان کـنی ، مـغز تـاریـک و تـار
         
        سـپـاس رهـنمـود کـردی و راهـنـمـا
        در آخـر سه‌بـیت پنـد و انـدر ، نـمـا
         
        مـده آب ، درخــتـان بـیــریـشــه را
        مشـوسنگ‌،شِکان‌بی‌غرض شیشه‌را
         
        بـده نان ولـی نـه بـه دنـدان شـکـن
        نمـک‌ پـاش بـه‌ زخـم نمکـدان شکن
         
        نیـازمنـد شـهر را گـرامـی شـمار ..
        بدان قدر دوستدار و دوستش‌بدار
         
        دادوستد
        یزدان‌_ماماهانی 
        سـرایـش۱۲_۲_۱۴۰۱
        _🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۱:۴۱
        درود دوست عزیز خندانک
        یزدان ماماهانی
        یزدان ماماهانی
        چهارشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۲۶
        درود متقابل خدمت
        آقای استکی بزرگمهر 🌺
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۱۲
        مانند همیشه عالی سرودی بود
        لذت بردم
        هزاران درود برشما
        شاعر بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        یزدان ماماهانی
        یزدان ماماهانی
        چهارشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۲۶
        درود و عرض ادب خدمت
        آقای انصاری بزرگمهر 🌹

        سپاس از همراهی صمیمانتون 🥀
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        سه شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۰۲
        سلام بزرگوار احسنت. و احسنت
        که شعری. زیبا. و بسیار بلند
        سروده اید
        یزدان ماماهانی
        یزدان ماماهانی
        چهارشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۳۰
        درود و عرض ادب خدمت
        بانو آهنگران ارجمند 🥀

        سپاس از همراهی پر مهرتان 🌹
        ارسال پاسخ
        سه شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۴۴
        درود 🌹
        مثنوی پر محتوایی بود.. خندانک
        یزدان ماماهانی
        یزدان ماماهانی
        سه شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۵۰
        درود جاودان و شایان
        و سپاس بی پایان خدمت
        شما ایزدبانوی فخرآفرین🌹

        از حسن ملاحظتون ، صمیمانه
        سپاسگزارم 🌷🌷
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0