دوشنبه ۳ دی
دنیا شعری از احمد صیفوری
از دفتر به لهجهٔ باران نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۳:۴۶ شماره ثبت ۱۰۹۴۴۳
بازدید : ۲۱۳ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب احمد صیفوری
|
دیریست پایانی بر این یلدا نمی آید
شب مانده وغم مانده وفردا نمی آید
سرمای جانسوزیست در فصل نگاه تو
از سمت دستان تو هم گرما نمی آید
دنیا به سمت قهقرایی پوچ در پیش است
در فتنه ها ماندیم وآن فتوا نمی آید
پرشد جهان از عشوهٔ گلهای مصنوعی
اما از این ها عطر جان افزا نمی آید
دیدیم از دنیایتان هر آنچه را باید
این وضع آشفته به کار ما نمی آید
هر کس خیانت کرده وضعش بهتر از ما شد
اصلا وفاداری به این دنیا نمی آید
#احمدصیفوری
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود ممنونم جناب استکی عزیز | |
|
عرض سلام وادب بزرگوار، از نگاه پرمهرتون سپاسگزارم، بمانید به مهر🥀🥀🥀🥀 | |
|
سلام و درود بزرگوار، ممنونم از محبت شما | |
|
سلام وعرض ادب، سپاسگزارم از لطف همیشگی شما | |
|
سلام ارادت جناب فاضلینژاد نظر لطف شماست، ننویسیم چه کنیم بزرگوار، ممنونم از حمایت وتوجه شما برادر عزیزم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و زیبا بود