سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        خداحافظ

        شعری از

        سید محمدرضا لاهیجی

        از دفتر ۱_ اوزالیدِ اشک نوع شعر شعرناب

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۰۲:۵۵ شماره ثبت ۱۰۸۹۰۳
          بازدید : ۱۴۶۶   |    نظرات : ۳۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
         سلام نامِ قدیمِ خداحافظ است

         برایِ آن مردِ دردِ مرکب

         که متساوی‌الساقین دفترش را بست

         شکست مغزِ پوکِ خودکار را

         وَ در ارتفاعِ حالا تا فردا

         با رجعت به مدارِ صفر درجه

         دست از سرودن شُست!
         
         ☆
         
         من آن اویم

         که دیگر هرگز

         حتّی با جویدنِ سقز

         چه سریع

         چه کُند و شمرده شمرده

         شعرِ مؤنثِ نگفته را نمی‌گویم!
         
         پس بی دسترس

         خداحافظ خانمِ شعر

         خداحافظ آقایِ خودکار

         خداحافظ کاغذِ پاپیروس

         خداحافظ قالب‌هایِ بی قلب

         واژه‌هایِ بی وطن

         _ بی پایتخت

         _ بی شهر

         خداحافظ بی همگانِ باهمگانم

         بی خویشانِ باخویشانم

         نابستگانِ بابستگانم
         
         
         
         حکم لازم

         عقل و دل جایز

         بی حقِ وتو خداحافظ
         
         ☆
         
         خوابِ خوب ببینید اگر

         بیش از همیشه

         دست‌هایم را برایتان تکانیدم

         قبل از سالِ ملالِ نو

         این هوویِ سالِ نعل

         بی نسل و اهل

         نه نااهل

         می‌روم آنجا که باید

         با اسبی بی شیهه!
         
         ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
         سیدمحمدرضالاهیجی
         ساکوتی.هند
         ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۷۱ شاعر این شعر را خوانده اند

        مهدي حسنلو

        ،

        سیاوش آزاد

        ،

        سید محمدرضا لاهیجی

        ،

        مهرداد عزیزیان بی تخلص

        ،

        تکتم حسین زاده

        ،

        آرمین پرهیزکار

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        منیژه قشقایی

        ،

        اميرحسين علاميان(اعتراض)

        ،

        مسعود آزادبخت

        ،

        رضا سعادت نژاد

        ،

        آذر مهتدی

        ،

        روح اله سلیمی ناحیه

        ،

        بتول رجائی علیشاهدانی(صنم)

        ،

        مرضیه قلی پور

        ،

        مجیدنیکی سبکبار

        ،

        نیاز ناطق

        ،

        وجیهه رستگاری گل سرخ

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        سارا خوش روش

        ،

        شبنم حکیم هاشمی

        ،

        مرضیه رضایی (رها)

        ،

        علیرضا شفیعی

        ،

        مهدیس رحمانی

        ،

        شیما جریده (شین بانو)

        ،

        محمد فاضلی نژاد

        ،

        محمدحسن پورصالحی

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        ابراهیم کریمی (ایبو)

        ،

        مولود سادات عمارتی

        ،

        علی سالاریان

        ،

        زهرا آهن(ملکبانوی سیب)

        ،

        حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)

        ،

        سارا رحیمی

        ،

        آرمان پرناک

        ،

        شاهزاده خانوم

        ،

        محمد ایثاری نیا (جوینی)

        ،

        حمیدنوری(احمد)

        ،

        حسین رضایی(آشنا)

        ،

        فرهاد احمدیان

        ،

        فروغ فرشیدفر

        ،

        محمد گلی ایوری

        ،

        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)

        ،

        هواجان جاویدان

        ،

        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

        ،

        سعید ساعدی

        ،

        فلاح رمضانی(عاشق)

        ،

        سعید صادقی (بینا)

        ،

        محمد قنبرپور(مازیار)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        محمد جواد جهانی

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        فرشید به گزین

        ،

        اصلانی (امی)

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)

        ،

        علی نظری سرمازه

        ،

        مینا جونبخش

        ،

        محمد محمدنژاد(آشوب)

        ،

        آذردخت شرقی(آذر دخت)

        ،

        فاطمه فغانی دروپی

        ،

        مجید اسکندری

        ،

        افسانه پنام (مولد)

        ،

        علیرضا محمودی

        ،

        محمدرضا آزادبخت

        ،

        محمدهادی زارع(سلام)

        ،

        ساسان نجفی

        ،

        محمد باقری

        ،

        علی ناصری(عین)

        ،

        محمد علی رضاپور

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۴۳
        درود 🌹
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۲ ۲۰:۱۹
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و شورانگیز بود
        دستمریزاد خندانک
        منیژه قشقایی
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۱۹

        درود و عرض ادب استاد لاهیجی ارجمند
        بمانید و طلایه دار صبح و سلام باشید
        که هیچ رفت و آمدی نیست خندانک

        سلام هی حتی مطلع الفجر
        خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        آذر مهتدی
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۱۸:۱۷
        درود بر شما جناب لاهیجی گرامی
        امیدوارم فقط اسم شعرتان باشد و اما اگر نه
        بمانید تا از اشعارتان بی بهره نمانیم
        خندانک خندانک خندانک
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۲۳:۴۱
        درود شاعر گرام
        عالی بود 🌺🌺🌺
        مهدي حسنلو
        دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۰۷:۴۴
        خندانک خندانک
        سارا خوش روش
        يکشنبه ۲۱ فروردين ۱۴۰۱ ۰۰:۲۹
        درودها جناب لاهیجی، زیبا بود و خواندنی،پیروز باشید خندانک
        سید محمدرضا لاهیجی
        يکشنبه ۲۱ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۳۰
        اسماعیل امینی شاعر، منتقد و استاد دانشگاه در یادداشتی به بررسی وضعیت آثار پرفروش در حوزه شعر پرداخته است. متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانیم:

        کتابِ پرفروشِ شعر، حتماً‌ کتابِ محبوبِ خوانندگان نیست. حتی همۀ کتاب‌های محبوب هم حتماً خوانده نمی‌شوند. مثلاً دیوان حافظ که بهترین، محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین کتاب شعر است، آن‌قدر که فروش دارد خوانده نمی‌شود؛ که اگر خوانده می‌شد، این همه اشعار جعلی به نام حافظ بر سر زبان‌ها نبود و بازنشر نمی‌شد و این همه افراد با تحصیلات دانشگاهی، از روخوانی غزل‌های حافظ عاجز نبودند.

        خیلی از خریدارانِ کتاب‌های پرطرفدارِ شعر، خواننده و علاقه‌مند شعر نیستند. آنها این کتاب را می‌خرند، چون شنیده‌اند که پرطرفدار است اما نه حوصلۀ شعرخواندن دارند و نه اگر بخوانند چیز زیادی دستگیرشان می‌شود. مثلاً «هشت کتاب» سهراب سپهری، خیلی پرطرفدار است؛ مجموعه شعرهای فروغ فرخزاد نیز پرطرفدار است. از میان انبوهِ کسانی که خود را علاقه‌مند شعر سهراب و فروغ می‌دانند، کمتر کسی هست که حتی یک بار این کتاب‌ها را ورق زده باشد. بسیار بوده که در میان شیفتگان فروغ و سپهری، شعری از شاعر مورد علاقه‌شان خوانده‌ام و آنها گفته‌اند که برای اولین بار است که این شعر را می‌شنوند.

        تازه اینها که گفتم دربارۀ کتاب‌های شعری‌ست که واقعاً ارزشمند و محبوبند و شمارگان و خریداران واقعی دارند؛ بسیارند کتاب‌های شعرِ پرطرفدار که با ترفندهای تبلیغاتی و فضاسازی رسانه‌ای، مشهور شده‌اند و با خریدهای کلانِ رانتی و سهمیه‌ای، پرفروش شده‌اند.

        این نکته را همین‌جا بگویم که پرفروش‌بودنِ کتاب شعر، نه به معنای ارجمندی آن است و نه نشانگر نازل‌بودنِ کتاب؛ یعنی در میانِ کتاب‌های پرفروش، هم آثاری ارزشمند چون دیوان حافظ و آثار بزرگانی چون اخوان و شاملو و فروغ و سپهری و قیصر دیده می‌شود و هم آثاری نازل و کم‌ارزش اما پرهیاهو.

        اما آن آثار نازل و پرهیاهو، چه ویژگی‌هایی دارد که لایک‌خور است و جذاب و پرطرفدار؟

        این شعرها، مطابقِ میلِ مخاطبانِ سهل‌پسند و شتابزده و کم‌حوصلۀ فضای مجازی ساخته می‌شود؛ یعنی مخاطب در این شعرها، به جای شنیدن حرف شاعر، حرف‌های باب میلِ خودش را می‌شنود. و شاعر در اصل، سخنگو و خادم مخاطبان است.

        مخاطب سهل‌پسند، اهل تأمل و ژرف‌نگری نیست. او در جست‌وجوی هر چیزی‌ست که جالب باشد؛ از تصویر بزغاله‌ای با هشت دست و پا، تا شادی گلِ فلان فوتبالیست برزیلی. در کنار اینها او دوست دارد که بگوید فرهیخته است و از شعر نیز بهره‌ای دارد؛ پس یک جور شعرِ فست‌فودی و آماده و سهل‌الوصول می‌خواهد که جالب هم باشد.

        این شعرِ فست‌فودی که برای انبوهِ جماعتِ «چه قدر جالبه!» ساخته می‌شود،‌ بازی‌های مضمونی و زبانی ساده‌ای دارد.

        دستکاری در داستان‌های تاریخی و اساطیری، برای تأمین نظرِ جماعتِ «چه قدر جالبه!». همین الان با این دستکاری‌های پیشنهادی من شعر بسازید و منتشر کنید و سیلِ لایک‌ها و بازنشرها را ببینید؛ «رقابت عشقی آدم و شیطان بر سر حوا»، «چشم‌پزشکی پیراهن یوسف»، «ماهی‌فروشی یونس»، «فروشگاه لوازم عید کریسمس با مدیریت حضرت مسیح» و پرت‌وپلاهایی از این قبیل که در این سال‌ها مضمون هزاران رباعی و غزل و شعر سپید بوده است در خط تولید انبوه شعر زرد.

        الگوهای سادۀ معادلۀ تمثیلی، با استفاده از نازل‌ترین شگردهای دست‌فرسودِ شاعران مقلد سبک هندی و سرودن تک‌بیت‌هایی که در گذشته پشت کامیون و وانت بازنشر می‌شد و امروز در صفحات اینستاگرام و کانال‌های تلگرامی منتشر می‌شود؛ حرف‌هایی از این دست:

        عشق در خاموشی مطلق مرا لرزانده بود

        مثل این گوشی که سایلنت است و روی ویبره است

        مضامینی که به جوانان احساساتی و سانتی‌مانتال، چشمک می‌زند و دنیای رنگین خیالات آنان را با وزن و قافیه، بازگو می‌کند. مثلاً:

        آه قدر دست گرمم را ندانستی و من

        در هوای نیمۀ مرداد، سردم می‌شود

        شعر زرد برای هر سلیقه‌ای محصولی دارد؛ برای دوست‌دارانِ شعر مذهبی، اشاراتی به دلبری‌های مستوره در راه مسجد؛ برای دلدادگان به تمدن آریایی، سرگرمی پارسی سره و دامن‌زدن به احساسات نژادی؛ برای مشتریانِ‌ کتاب‌های زرد روانشناسی بازاری و انرژی‌های کیهانی، اشاراتی به انرژی مثبت و موج منفی و بازیچه‌هایی از این دست؛ برای گمگشتگانِ جدال‌های سیاسی، آش درهم‌جوشی از اصطلاحات رسانه‌ای و البته برای مشتریان ثابتِ لذت‌جویی‌های وقیحانه، تعابیر صریح و بی‌پروا و هرزه‌نگاری.

        و مضحک این‌که، این آخری غالباً‌ به عنوانِ شعر پست‌مدرن راهی بازارِ مشتریان شعر زرد می‌شود.

        انبوهِ‌ پرشمارِ سهل‌پسندان و مشتریانِ شعر زرد، غیر از نوجوانانی که به اقتضای فطرت و طبیعت دوران نوجوانی در پی ابراز هویت هستند، غالبا از کسانی‌اند که به دنبال راه‌هایی برای دگرنمایی‌اند. تظاهر به مطالعه و فرهیختگی، برای آنان یکی از نشانه‌های به‌روزبودن است؛ مانند مارک لباس و کیف و کفش‌شان.
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        چهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ ۰۵:۳۴
        درودتان استاد
        از بیانات ارزشمندتان استفاده بردم
        پایدار باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        مرضیه  رضایی (رها)
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۳:۳۳
        سلام و درود بر شما استاد گرامی بسیار عالی بود تلخی بسیار دلنشین بود یاد خداحافظی مادرم افتادم 🌹🌹🌹
        محمد فاضلی نژاد
        پنجشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۵۵
        درود به جناب لاهیجی
        و
        سپاس از مطلبی که در صفحه شعرتان قرار دادید
        خندانک خندانک خندانک
        سارا (س.سکوت)
        چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۲۲
        درود بر شما جناب لاهیجی
        بسیار زیبا بود واندوهناک
        بمانید وبنگارید نقش قلمتان را
        موید باشید وتندرست خندانک خندانک
        سید محمدرضا لاهیجی
        چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۳۹
        خندانک
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۵۵
        سلام و عرض ادب جناب لاهیجی عزیز
        از بازخوانی شعر زیبای شما لذت بردم
        این خدا حافظی‌هایی که ما از نوشتن ها می کنیم و هر بار مرتکب آن می‌شویم
        ناشی از درد و دردمندی است که بخشی از آن باید بیرون ریخته شود و بر دوش کاغذ و بر تن خودکار جاری شود وگرنه خفگی مطلق به سراغمان می آید
        بمانید و به مهر در پناه خدای صاحب قلم اثرهای زیباتری خلق کنید
        درود بر وجود عزیزتان
        خندانک خندانک خندانک
        حمیدنوری(احمد)
        پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۰۱
        درود جناب لاهیجی
        زیبا و قابل تامل است خندانک خندانک خندانک
        فرهاد احمدیان
        پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۲۵
        سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوارم بسیار عالی
        فروغ فرشیدفر
        چهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۵۰
        سلام ودرود برجناب لاهبجی گرامی🌹
        زیبا بود و پر معنی...
        واما
        هر "خداحافظی" ای نیازمند یک " سلام" است
        و هر سلامی درانتظار یک خداحافظی ...
        پس چاره چیست؟!!

        🌹🌹🌹🙏🙏🙏
        سید محمدرضا لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        چهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ ۰۵:۰۵
        سلام بزرگوار

        به‌ نظرِ حقیر به تعدادِ تعدد انفاس، سلایق، علایق، دیدگاه، ایدئولوژی و... در مواضع و موضوعات و مواردِ سیاسی، اجتماعی، رفتاری، اخلاقی و هکذا و هکذا وجود دارد امّا معمولاً نمی‌توان سیاق و روشِ همگون و همگرایی در جهان نئوجهانی کنونی هم پیدا کرد، هم داشت و هم توقع داشت که همه همسنگ و همرنگِ آدم باشند و آن بار که من نوعی بر می‌دارم یا فلان آقا و خانم غیر، همسایه و هم‌سایه و هم پایه باشد و رختش بر یک طناب خشک شود، گویا بنی آدم به صداق اتحاد با اتفاق دیگری در آمده!

        با تمامِ این تفاصیل گاهی رفتارِ رفتن یا بهتر بگویم: در خود نشستن نه فرو رفتن، مُقرب‌تر به بهبودست و مُصلح‌تر و به صلاح‌ و ضمانتِ اجرایی کسبِ آرامش دارد!

        هیچ چیز حتّی شعر از دیدِ حقیر وقتی در نکاحِ آزار شاعر باشد ارزش هم‌خانگی و هم‌نفسی و هم‌مزبانی و هم‌دلی را ندارد و به‌قولی شعر اگر نفی آسایش و آرامش شاعر را کند فاصله از آن افق لذّات حلالِ بی ملالِ دیگری را بر فرد می‌گشاید!

        کوچیدن و هجرت و نفی بلد خود از این سیاقند، بسیار اوقات کوچ دل آدم را آرام و سنگلاخ‌ها را از پیش پا بر می‌دارد و راه را به لطف خدا رهوار و هموار می‌کند!

        بنده کمترین یک خُلقِ شاید بد شاید هم خوبی از گذشته تا امروز داشته و دارم، شاید به تعداد مویِ سرم از فردی، محیطی، حتّی خاطره‌ای خداحافظی کنم امّا همان حین و هنگام به زبانِ خودمانی بخواهم بگویم: می‌دانم خداحافظی‌ام الکی‌ست ولی اگر هاجرِ دل بگوید: از آن و این فرد، از آن مکان و این مکان، از این محیط و آن محیط و خلاصه فلان خاطره و و عکسِ آلبوم خداحافظی کن، خداحافظی‌ام تا پایِ مرگ و تا دم‌نفس آخرست با هر مثالی که فرضاً عرض کردم، چرا که هاجرِ دل هجرت و کوچ را رسیدن به سرمنزلِ احیا و از ممات در آمدن می‌داند و آدمی را به ثبات و حیاتِ دور از نباتِ بیهودگی و فرسودگی و خمودگی می‌رساند، که در دنیایِ دنیِ اهلِ مَن مَن به قول مشهورِ شاعرجان به‌غیر از

        (ما به‌دین در نه پیِ حشمت و جاه آمده‌ایم

        از بدِ حادثه این‌جا به پناه آمده‌ایم)

        اباطیل‌ست، کوچ برای حقیر قرین به رحمت‌ست و متعهد به نعمت و طبقِ حساب و کتابِ هاجرِ دل موهبت و مودّتِ اهورایی!

        می‌شود شعر سرود و در گلستانهٔ دفتر مخاطبش خود بود

        می‌شود قهوه‌ای تلخ ریخت و به خواندن داستانی از باستان یا رمانی از نویسنده‌ای چه پیر و جوان کوچید!

        می‌شود آشپزی کرد و اشکنه و آش دوغ را به جایِ خواهر برادری‌هایِ الکی و زوال‌پذیرِ مجازی دوست‌داشت!

        می‌شود با سکانسی در چشم مارمولک خانگی رفیق شد و حالِ دخترش را پرسید!

        می‌شود با ویلچر حرف زد حتی حرافی کرد و نترسید که مبادا...

        می‌شود وز وز سمعک را پویه‌ای از یک سمفونی، مثلاً سوناتِ اولش دانست و حظ کرد و خیلی خیلی می‌شودهایِ اماکنِ ممکنِ دیگر..ـ

        کوچ حتّی در کنارِ دیگ مسی و کاچی هم خوشمزه است، امتحان کنید ضرری ندارد!


        درودتان
        بامداد نکو

        ارسال پاسخ
        فروغ فرشیدفر
        فروغ فرشیدفر
        چهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۳۱
        حق کاملا " باشماست. 👌🙏🙏🌹
        محمد گلی ایوری
        چهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۰۳
        درود دو باره بر شما سید بزرگوار
        در افلاک سیر می کنید بزرگوار
        از درک تعالی شما عاجز ماندم و متحیر خندانک
        در پناه حق
        سید محمدرضا لاهیجی
        چهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۳۷
        سلام پدر جان
        لطف دارید ذره‌ای ناچیزم

        بداهه‌ای تقدیم شما


        به نقطه نامِ دلم را نوشتم و دیدم

        مدارِ پوچم و در هیچِ پیچ‌درپیچم!

        سیدمحمدرضالاهیجی
        ساکوتی.هند
        سعید ساعدی
        پنجشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۰۷
        زیبا بود قلم تان مانا خندانک
        احسان فلاح رمضانی
        پنجشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۲۶
        درود بر شما جناب لاهیجی عزیز خندانک خندانک
        قلم بسیار فنی و پخته ای دارید خندانک
        مرحبا خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        يکشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۲ ۱۸:۵۱
        درود فراوان خدمتتان استاد لاهیجی گرانقدر
        زیبا مانند همیشه خندانک
        محمد جواد جهانی
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۰۰:۱۲
        🌹🌹🌹
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۰۸:۰۶
        سلام وعرض احترام سیدبزرگواردکترلاهیجی ارجمند
        شعرشمازیباوکمی ناراحت کننده بود
        سرزنده وشاداب باشیدوبرای اهل دل بسراییدودلی راشادوقلب روامیدوارکنید
        این شعرمن هم تقدیم حضورتون:
        دربهاررنگ رنگ
        زیرسقف گنبدنیلی رنگ
        نم نم باران وبوی عطرخاک
        دشت وصحراپرسرورو عندلیب شادوطربناک
        بوته ی گل زیرباران خداکرداین دعا
        روزگارت شادمان وعمرت ای دوست پرصفا
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۰۱:۳۰
        درود برشما ...بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۰۳:۰۲
        خداحافظ، تمام ِ لحظه‌های حسّ ِ بارانی
        شکوه نغمه‌های مهر، در شب‌های گریانی

        خداحافظ، صفای شورشِ پیوسته‌ی احساس
        سرودِ عشق، در شور و شرِ تب‌های عریانی

        خداحافظ، تو احساس قشنگ دل‌سرودن‌ها
        معمّای تمامِ رابطه، در شورِ پنهانی

        خداحافظ، تو ای یاری، که از دردم، خبر داری
        میانِ بغض‌ها و گریه‌های شام ِ پایانی

        خداحافظ، نهادِ ساده‌ی حس؛ ای ضمیر دل
        مخاطب در نوای بینوای ِ سازِ بارانی

        خداحافظ، تو ای موج بلند بی‌نهایت، مِهر
        که در بحر ِ درونم، شعر ِ بی‌پایان ِ دیوانی

        خداحافظ، تمام ِ عاطفه، در بی‌سرانجامی
        که از دنیای قلبم، خوب می‌دانم، که می‌دانی

        دلم با تو؛ دلت با من؛ ولی، تقدیر، این باشد
        خداحافظ کنی؛ امّا، نهالِ مهر، بنشانی

        به پیوسته، کنم یادت؛ به همواره، کنی یادم
        بسوزم در تب ِ عشقی؛ که «تو»، خود، مَنْشَأ آنی

        زهرا حکیمی بافقی (کتاب آوای احساس) خندانک
        سید محمدرضا لاهیجی
        سید محمدرضا لاهیجی
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۱۵:۰۲
        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        تقدیم به شهریارِ سخن
        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


        ش: شب بود و واژه بود و تبِ خوابگاهِ درد

        ه: همسنگِ بی کسی، دل و، آتش‌نگاهِ درد

        _ ر: راضی به مرگِ شاعرِ شعرِ نگفته‌ام

        ی: یکجا میانِ عرضِ سلامِ سیاهِ درد

        ا : امد سرِ زبانِ سکوتم بخوانمت

        ر: روحم پرید از سرِ دیوارِ شاهِ درد

        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

        ش: شکلِ شکارِ مرده به دندانِ ببرِ صبر

        ه: همتایِ مزه کردنِ بی دلبخواهِ درد

        ر: رنگِ لباسِ سرخِ لبم را انار خورد

        ی: یادم گرفت آخرِ سر اشتباهِ درد

        ا: اصلاً دروغ نیست که آقایِ دل نوشت

        ر: رَم کرده است تیرِ خلاصِ سپاهِ درد

        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        سیدمحمدرضالاهیجی
        ساکوتی، هند.
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
        موشحی بداهه
        ۱۴۰۲/۶/۲۷
        ساعت ۱۴
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۱۰:۰۴
        درود ها خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آذر دخت
        دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۲۰:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        محمد علی رضاپور
        شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲ ۲۰:۲۸
        سلام و درود و خدا قوت
        بزرگوار خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8