آتش اشک
از سفره ی عشق آبرویم دادند
در خلوت خود جام و سبویم دادند
با آن همه آب توبه کارم نگشود
با آتش اشک شست و شویم دادند
واسع
سید علی کهنگی تیر1400
شوره زار
بیهوده در این دیار، دل خوش کردیم
بر این تل شوره زار، دل خوش کردیم
کردیم گمان، که یار دلخواه اینجاست
یک عمر در انتظار، دل خوش کردیم
واسع
سید علی کهنگی مرداد 1400
مناجات
الهی مردمم خوشنود باشند
به زیر سایه ات مسعود باشند
درین بازار بی مهری دنیا
همیشه خرّم و پر سود باشند
واسع
سید علی کهنگی مرداد 1400
بهار عمر
ای دوست ،زمانه بیش و کم می گذرد
شادی و نشاط و رنج و غم می گذرد
دریاب بهار عمر را ، چونکه چو باد
با یک زدن چشم به هم می گذرد
واسع
سید علی کهنگی مرداد 1400
مهر و قهر
آنکس که دلش سخت تر از آهن بود
در ظاهرش آشنا ، ولی دشمن بود
از من همه مهر بود و از او همه قهر
دستی که نمک نداشت،دست من بود
واسع
سید علی کهنگی شهریور 1400
بانوی شعر
بیا، بانوی شعر و دفترم باش
مضامین غزلهای ترم باش
تویی الهام بخش واژه هایم
بیا ای ماه من تاج سرم باش
واسع
سید علی کهنگی مهر1400
مدال راستی
بیا ایدوست چون آئینه باشیم
مدال راستی بر سینه باشیم
بیا چون کودکان ، فارغ ز دنیا
صداقت پیشه و بی کینه باشیم
واسع
سید علی کهنگی دی 1400
بهار ارغوانی
نگاهت آبشار زندگانیست
سرآغاز بهاری ارغوانیست
تبسّم هایت اعجازی الهی
وجودت ارمغانی آسمانیست
واسع
سید علی کهنگی دی1400
همای عشق
امسال بهار با سرود آمده است
با دست پر و نوای رود آمده است
امسال همای عشق با شور و نشاط
بر بام امید ما فرود آمده است
سید علی کهنگی فروردین 1401
همگی زیبا بودند استاد گرامی👏👏🌺🌺
آتش اشک و شوره زار بیشتر با ذائقه ی بنده سازگاری داشت🌺🌺