شنبه ۳ آذر
|
دفاتر شعر بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
آخرین اشعار ناب بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
|
مثل یک روح که پژمردنش امکان دارد
قبل از آرایش خود مرده کمی جان دارد
.
دختر وحشی اهلی شده ای رام شده
بچه آهوی دلش ترس خیابان دارد
.
باخته توی قماری تن معصومش را
میدهد عفت خود را که غم نان دارد
.
آمد آرام میان شب و عریان خوابید
با خودش گفت که این شهر مسلمان دارد؟
.
روی هر مرز تنش در بغل شب لرزید
یک به یک می شکند، سازه ی ویران دارد
.
ابر بی تاب دلش منتظر بارش بود
بارشش قدرت آمیزش طوفان دارد
.
با بهاری که به گرمای تنی می بخشید
سرد خندید که احساس زمستان دارد
.
بُعد انسانی یخ بسته ی او می دانست
صورت فانی او نوبت طغیان دارد
.
جسدش را شب بعدش به زمین بخشیدند
آن زمینی که به یک معجزه ایمان دارد
دیماه۱۴۰۰
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و مهر بزرگوار ممنونم ایام به کام ممنونم 🌹🌹 | |
|
درود و مهر بزرگوار ممنونم ایام به کام ممنونم 🌹🌹 | |
|
درود و مهر بزرگوار ممنونم ایام به کام ممنونم 🌹🌹 | |
|
درود و مهر بزرگوار ممنونم ایام به کام ممنونم 🌹🌹 | |
|
درود و مهر بزرگوار ممنونم ایام به کام ممنونم 🌹🌹 | |
|
درود و مهر بزرگوار ممنونم ایام به کام ممنونم 🌹🌹 | |
|
درود و مهر بزرگوار ممنونم ایام به کام ممنونم 🌹🌹 | |
|
درود و مهر بزرگوار ممنونم ایام به کام ممنونم 🌹🌹 | |
|
درود و مهر بزرگوار ممنونم ایام به کام ممنونم 🌹🌹 | |
|
درود و مهر بزرگوار ممنونم ایام به کام ممنونم 🌹🌹 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود