دوشنبه ۳ دی
دارکوب(۱) شعری از محبوبه کریمی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۰ ۱۰:۴۳ شماره ثبت ۱۰۶۱۶۴
بازدید : ۲۰۱ | نظرات : ۲۳
|
آخرین اشعار ناب محبوبه کریمی
|
به دریا فکر میکنم
به بستر عشق بازی ماهیها
دلم برای خودم
برای تو تنگ میشود
به که بگویم دوستت دارم؟
و قرار نیست عاشقت بشوم!
و قرار نیست از این طرف آبها
به مرزهای دیگر سفر کنم
من شنا بلد نیستم
بیا
من را با خودت ببر
شبیه تو می شوم
شبیه هیچکس نیستی
حتی خودت
پشت پنجره زل میزنی به خیابان
می توانستی پرنده ای باشی
با بالهای گشوده
پشت پنجره
تو را نگاه کنم
لبخند بزنم
به چه چیز فکر میکنی؟
به دستهای من
یا دستهای شکارچی
می توانستی درخت باشی
دارکوبی هر روز بگوید دوستت دارم
فکر میکنی به دستهایم
یا دستهای تبر گرم تر است
می خواستم دارکوب باشم
سنجاب باشم
تو
باشم
اما تو شبیه چه هستی؟!
به هرچه فکر میکنم
نام تو را می گیرد!
اینجا هنوز شب است
در سرزمین تو آیا برای صبح بخیر
همدیگر را خواهیم بوسید.
.
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به شعر ناب خوش آمدید
موفق باشید