مهمان

درود 👏👏🌺

درود بانو
متفاوت و زیبا بود
جایگاه محاوره در کلاسیک ؟
فبلا به آنها عامیانه گفته میشد

درودها بانوی گرامی شعر طنز بسیار زیبایی بود
در اوایل شعر انگار نوزادی به دنیا آمده بود که مادر در حال ناز کردن نوزاد است
و بعد از این موضوع ظاهرا مهمانی گرفته شده که اقوام خانواده اعم از خان دایی و زن دایی
شوهر عمه و عمه پری
بزر گوار در اینجا برای من سوالی پیش می آید
جسارتا البته
ما وقتی مهمونی برگزار میکنیم .و خانواده ای دعوت می‌شوند از خانواده ی پدر دعوت می‌کنیم. عمه .و عمو . همسرانشان
بچه هایشان و (پدر و مادرِ پدر)
و یا از خانواده ی مادر خاله و دایی و همسرانشان و بچه هایشان و(پدر مادر مادر)
ولی من تا بحال یاد ندارم این دو خانواده یعنی خانواده پدری و یا خانواده ی مادری من در یک مهمانی ساده ی ما در کنار همدیگر قرار گرفته باشند
.
شعر بسیار زیبایی بود لذت بردم روحیه بخش بود.
و شاد باشید .
در پناه حق.

سلام بانو قارلقی طنز قشنگی است


سعدی شیرازی هم می گوید :


میهمان گرچه عزیز است ؛ ولی همچو نَفَس

خفه می سازد اگر : آیَد و بیرون نرود (سعدی )

درود بر شما بانو قارقلی
شعر خوب و طنازی بود.
اگر طنز هم آمیخته به آرایه‌های ادبی باشه و تخیل و عناصر شعر هم در آن نقشی داشته باشند که تأثیرش دو چندان است. امّا شوخ طبعیتان را باید صد آفرین داد.
امیدوارم اشعار بعدیتان زیباتر باشه هر چند این شعرتون هم زیبا بود.
موفق باشید

سلام عزیزم
بسیار عالی بود
قلمت پایدار

سلام چه شعر پر انرژی و شادی ترانه خوبی بود عالی

سلام بان بسیار زیبا
درود بر شما

سلام ودرود فراوان
متفاوت و شاد سرودید

دستمریزاد بانو قارلقی ارجمند
طنز زیبایی است
شاد باشید

درود های فراوان سر کار خانم قارلقی ادیب فاضل وفرزانه
بسیار شیوا ودلنشین
قلمتان مانا
در پناه حق
ایام بکام
🌷🌷🌷

درود ودستمریزاد

طنز جالب و خواندنی بود
قلمتان هماره نویسا

درودها بر شما بانوی گرامی ادیب فرزانه و فرهیخته
بسیار زیبا، دلنشین و سرشار از احساسات لطیف سروده اید
قلمتان نویسا

قلمتان بر صفحه روزگار سبز بانو
درود بر شما

درود بانو جان
طنز جذابی بود
قلمتان سبز

چقدر زیبا و جذاب سرودید عزیزم😀😍👏👏

درود بیکران بر شما احسنت استاد والاقدر . بعد از مدت ها یه شعر واقعا دیدم و خواندم . بی نهایت زیبا بود دل .و دست مریزاد ..............حادثه

چند بیتی از طنز تلخ مهمانی هم نوا با سروده بی نظیرتان تقدیم شما می نمایم

همیشه گوشت لُخم و مرغ بریان ، سهم مهمان بود
خوراک ما مرض ، یا اینکه دردی فاقد دارو و درمان بود

جواب حرف ما یامان و صدها گونه زهرِ مار
میان حرف های مفت مهمان دم به دم قند فریمان بود

من و همشیره ام مظلوم تر از بردگان بی پناه مصر
و فرعونی که پنهان در نقاب صُلح مهمان بود

اتاق خواب ما کُهنه گِلیمی داشت پوسیده
که خوابیدن به روی آن ، نشان از عُمق ایمان بود

کف سیمانی و صد چاکش آماده برای جنگ
و دیوارش که آبستن ، به اشک و آه باران بود

همه شب تُخم چشمانم چو مِیّت باز می گردید
به قدری که چراغش بی فروغ و زرد و نالان بود

هر آن چیزی که می دانی تو از مفهوم بدبختی
و یا کمبود و حسرت در اتاق ما فراوان بود

کنار این جهنّم در بهشت ویژهٔ مهمان
خلاصه گویمت تصویری از تخت سلیمان بود

بابک حادثه

د رود برشما شاعر گرامی
بانو قارقلی

بسیار عالی

سلام و احترام مهربانو قارلقی
بسیار گیرا و زبانی شیرینی داشت
البته دوران این دورهمی ها به سر رسیده و خیلی خیلی کمرنگ تر شده متاسفانه

خخخخخ
درود به شما
واقعا اون آخرش دایی راست گفته که یه ماه دیگه باید بمونن،

بسیار زیبا نگاشتید

چقدر این شعر زیبا و دلنشین بود
جای خالی اشعار طنز واقعا در سایت احساس میشه
شما با این شعر زیبا تا حدی این خلا را پر کردید
در پناه الله یکتا شاد باشید

سلام بسیار جالب بود

موفق باشید

درود بانو طنز شیرین و روانیست،مرحبا به ذوق لطیفتان

درود بر بانو قارلقی ارجمند
دوباره خواندم و لذت بردم
قلمتان نویسا

درود بر شما.طنز زیباییست

سلام ودرودی مجدد

👍

درودها

درود
با ادبیاتی متفاوت

درودها بر شما شاعر بانوی گرامی
عالیست

درودتان باد . بسيار خاص و البته با چاشني شوخ طبعي . دفتر افكارتان پر از شيريني گفتار

درود بر شما
افربن نبض قلمت سبز

زیبا بود و از نظر من به آن تنها ایرادی که میشود گرفت(که کمی بی انصافیست) اینست که با زبان کودکانه گفته شده ولی هدف بزرگسالان هستند

درود و ادب
بسیار زیبا قلمتان سبز
🌹🌹

درود بر شما

درود بر شما بانو
زیبا سرودید

موفق باشید.

با سلامی گرم و با صدها درود
آمدم، خواندم من این زیبا سرود
مهر آن بر دل نشاندم همچو رود
آفرین بر شاعرش
======================
منتظر اورا که پاید دفترم
با حضورش بر نهد منت سرم
خواند او شعرم فزاید باورم
نقد هم سازد چه خوب
======================
یک ستارک چون که هستی، شاعری
یک ستارک گر به خواندن حاضری
کسری از آن سه که گوید قادری
برسرودن شعر ناب
======================
این سروشم مثل کارتی مشترک
راه جو بر هرگلی چون شاپرک
کو کشد بر هر سرودی نو سَرَک
گر دل آزارت شده گو برکَنَم
======================
* :2 * *
خانم اعظم بانوی قارلقی همه چیز در اطراف این سروده طنز انتقادی که نمونه های آن را در کلاسیک های زبان آذری مخصوصا اشعار کریم مراغه ای بسیار می توان یافت زیبا و قابل تحسین است. اما اگر ایرادی را که بنظر اینجانب رسید به هنرمندی مثل شما نگوییم جفایی در حق شما صورت گرفته است.
ظاهرا شما کوشیده اید که وزنی شاد و ریتمیک را برای این سروده خودتان برگزیند و موضوعات و صحنه آرایی های جالب را در قالب آن بریزید. اما یا من بد خواندم یا ایرادات مربوط به وزن آن احساس لذت و شادمانی را از مخاطب می گیرد. متاسفانه بنده فرصت تحقیق در مورد جزییات آنرا نداشتم ولی این ششمین باریست که این شعر را می خوانم و هر بار انگار در یک زمین گل آلود با چکمه های بلند می دوم و هر بار چکمه ها از پایم کنده می شود و سرعتم را می گیرد. لطفا از من نرنجید یکبار دیگر خودتان سروده تان را با صدای بلند بخوانید نکند من مثل همیشه اشتباه می کنم.

درود بر شما

دوردبرشما زیبابود 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
🪻🪻🪻🌹🌹
⚘️⚘️⚘️⚘️
🌺🌺🌺
🌻🌻
❤️

میشه باهاش یه تئاتر درست کرد
خیلی عالی بود

عااالی عاااالی عااااااااالی
درود بر شما بانو قارلقی