خسته

سلام و درود

فکر کنم در سطر ششم از شعرتان واژه ی ( حَک ) یا مشابه این کلمه
بوده که موقع تایپ شاید از قلم افتاده : ( بر مزارم حک کنید / برمزارم دفن کنید یا مشابه اینها ) .


درد هاتان بر باد
سلامت باشید در طول عمرِ باعزّت
در پناه یگانه خدای هستی بخش

درود ارجمند استاد

آدینه‌تان سرشار از عطر انتظار

درود استاد عزیز
به شعر ناب خوش برگشتید
کوتاهی بسیار زیبا را هدیه آوردید
موفق باشید

درود های فراوان جناب ترکمان استاد و ادیب فرزانه وگرانقدر
بسیار زیبا و ودلنشین وپر محتوا
قلمتان مانا
در پناه حق
ایام بکام
🌷🌷🌷

سلام ها جناب استاد ترکمان دلنوشته زیبایی بود
درودتان باد

... سلام و سپاس از عزیزان اهل دل و قلم...
بی شک باری از اینکه زحمت نوشتن به خود داده اید، به خویشتن خویش می بالم... بنده چرا که مدت هاست وامدار مهرتان هستم و ناتوان از ادای آن.
و اینکه
" حک" از قلم نیفتاده بلکه از - کنید - که از کنده کاری افتاده، بهره گرفته ام بانو حسین زاده.

تو هم پاییز رفتی و من
ماندم و
سرشار از سوز و انتظار!
راستی بهار را دیدی اگر،
” آرزو ” بگو به دلم هنوز…
* * * *
- پژواره -

حس لیوان شکسته ای دارم
-بند زدم اما
چشمم از دنیا آب نمیخورد
دیگر

تقدیمی ناقابل از شاگردی تنبل خدمت استاد ترکمان نازنین

سلام استاد عزیز
مردی که درد داشت و مرد.........افرین بر شما

درود برشما .بسیارزیباست
پاینده باشید