جمعه ۲ آذر
طوفان زده شعری از حمیدرضا چارکچیان
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۲۹ شماره ثبت ۱۰۴۶۵۰
بازدید : ۱۸۸ | نظرات : ۱۰
|
دفاتر شعر حمیدرضا چارکچیان
آخرین اشعار ناب حمیدرضا چارکچیان
|
من چو پروانهی درماندهی طوفان زدهام
فاش از پرده برون آمده پنهان زدهام
هر چقدر منع نمودند مرا سود نداشت
حال تبعید شدم، سیب به دندان زدهام
عشق و جان را به قمار عقلبازی باختم
لخت و عورم ز شکوه و تب و عصیان زدهام
حاصل حرمت معشوق و ادب چیست، چرا
قدح عیش که بر کام رقیبان زدهام
طعنهزن یکسره از باب ملامت گوید
که من آن خامدلِ ناشیِ هجران زدهام
مدعی کاش بیاید و ببیند که هنوز
عاشق عاصی باران زدهی دست به دامان زدهام
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاسگزارم دوست عزیز | |
|
دلتان روشن دوست گرامی | |
|
سلام دوست گرامی و سپاس از وقت و حوصلهای که گذاشتید شعر در جایگاه یعنی است و معنا کردن شعر یا عبارات آن مکروه است. سیب ممنوعه را که انگار بیشتر از گندم ممنوعه به تواتر شنیدهایم. و مگر شاعر پاسدار بسامد مطالب است؟ در تغییر وزنی حق با شماست و ممنون و در نسخهی اصلی تصحیح میکنم. درک درستی از طبقهبندی واژهها به عوامانه یا غیر آن ندارم. ربط مطلبی در بارهی شعر دیگری که نمیدانم چیست از دوستی برای دوست دیگر که هیچکدامشان را نمیشناسم، مصداق بارز قیاس معالفارق است. ممنون از توجهتون پایدار باشید | |
|
سپاس بانو | |
|
تندرست باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود