سه شنبه ۴ دی
بلقیس شعری از سیاوش آزاد
از دفتر سیاوش نوع شعر نثر و انواع آن
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۴ آبان ۱۴۰۰ ۲۰:۰۸ شماره ثبت ۱۰۴۵۰۸
بازدید : ۱۰۲۰ | نظرات : ۳۵
|
آخرین اشعار ناب سیاوش آزاد
|
آب به لانه ی مورچه ها افتاد
گمان رفت سلیمان آمد
بلقیس می گریست
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام بسیار متشکر از حضورتان بله قرآن دریای عمیقیست | |
|
سلام نکات تازه ای را از محضر شریف آموختیم جزاکم الله که حضورتان وزنه ای ایست درین سایت شریف عمر سرور نور چشمم طولانی و عرضانی باد آمین بجاه محمد و آله | |
|
سلام بر جناب پرناک احسنت به نکته ی دقیقی اشاره کردید | |
|
سلام متشکر از دقت نظر شریف اثر بیشتر شانسی بود و الا در انتخاب عنوان دقت میکردم فرمود چنان که یکی را از ملوک پارس نگینی گرانمایه بر انگشتری بود. باری به حکم تفرج با تنی چند خاصان به مصلای شیراز برون رفت. فرمود تا انگشتری را بر گنبد عضد نصب کردند تا هر که تیر از حلقه انگشتری بگذراند، خاتم او را باشد. اتفاقا چهارصد حکم انداز که در خدمت او بودند جمله خطا کردند، مگر کودکی بر بام رباطی که به بازیچه تیر از هر طرفی می انداخت. باد صبا تیر او را به حلقه انگشتری در بگذرانید و خلعت و نعمت یافت و خاتم به وی ارزانی داشتند. پسر تیر و کمان را بسوخت. گفتند: چرا کردی؟ گفت: تا رونق نخستین بر جای ماند. گه بود کز حکیم روشن رای برنیاید درست تدبیری گاه باشد که کودکی نادان به غلط بر هدف زند تیری | |
|
سلام فکر کنم مقصودتان خلسه بود عذرمیخواهم که اثر ضعیف حقیر لذت ادبی به شما نبخشید که معتقدم این حداقل چیزیست که یک اثر می بایست به مخاطب ببخشد چون مخاطب گرانبهاترین سرمایه ی هستیش که همان عمر است را برای لحظاتی نثار اثر نموده است و اثر بایستی به هر مخاطبی با هر سلیقه ای لااقل اندک چیزی برای عرضه داشته باشد عفوک عفوک عفوک اما نسبت به این اثر و در کل الطاف حضرتعالی نسبت به این حقیر کمال سپاس را دارم امید که نیست هایتان در ادبیات و زندگانی به هست مبدل شود مطلب بعد چند اثر حقیر را یکی از اساتید نقد فرمودند بخشی از آن را بیاورم خداحافظ
مطالعۀ شعر، و بهویژه شعر معاصر، و بهویژه شعر نیمایی و سپید، و بهویژه اشعار سپیدِ ساختمند و منسجم، در این آغازین مرحله از کار سرایش دوست شاعرمان، تنها راهِ شناخت او از چیزی است که بهعنوان شعر میپذیریم و تمام آنچه بهعنوان شعر نمیپذیریم. قطعاً مؤلف این آثار، پس مطالعۀ شعرهای ساختمند بسیار، دیگر یک عبارتِ ضربالمثلوار مانند «چرخ، سر باددار را همبستر جاده میکند»، شعر نمیداند، یا ورود آب به لانۀ مورچهها را نشانۀ آمدنِ سلیمان، و تصورِ آمدنِ سلیمان را دلیل گریۀ بلقیس قلمداد نمیکند، | |
|
سلام همین که اثری از حقیر جرقه ای شود برای دست به قلم شدن عزیزی خداوند را باید هزاران بار شاکر باشم. | |
|
سلام مرتکب همه نوع خلافی میشویم چه توان کرد | |
|
سلام خوشحال از حضور عزیز دل امید که مطلوب واقع شده باشد | |
|
سلام چه توان کرد قهرمان داستان بلقیس خانم هوس کرد لب باغچه کنار لانه ی مورچه اشک بریزد وقتی احساسات در زنان فوران کند که نمیتوانند یا به سختی می توانندمحاسبات عقلی جزیی که الان مکان ریزش اشک ما تصادم دارد با لانه یا نه را در نظربگیرند | |
|
سلام بر عزیزم منتظرتان هستم گر چه فرمود
هین مگو فردا که فرداها گذشت تا بکلی نگذرد ایام کشت
چقدر این کلمه ی کشت با کاشته و نهالی که شما مطرح میکنید تناسب دارد | |
|
سلام متشکر حضور شما باعث افتخارست | |
|
سلام و تشکر از حضور جناب مازیار عزیز خرسندم که اثر مطلوب واقع گردید | |
|
سلام سپاسگزارم در شخصیت شناسی هم یدطولایی دارید بله برخی شخصیت ها مثل من مادون هنجارند | |
|
سلام عزیز دل متوجه منظورتان نشدم اگر اشاره به پاسخی از حقیر دارید بفرمایید اصلاح کنم بررسی کردم هیچ کدام مشکلی نداشت | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام و درود
کوتاه زیبایی ست مزیّن به تلمیحات قرآنی و پرداختی اندیشمندانه