شنبه ۳ آذر
|
آخرین اشعار ناب فاطمه گودرزی
|
جار بزنید بر سر دروازهای شهر
در بزرگترین میدان ها
که دراین غربت گناه آلود
در همبستری پروانه با کرم های مرداب
آبستن گناه زنبور هاییم
و صخره هایی که از شرم
پوست پایشان به زمین چسبیده
ونجوا می کنند در گوش هم
اینجا زمین است؟
روی این خاک فریاد می زنم
کسی صدایم نمی شود
کسی صدایم را نمی شنود ...
ومرگ آدمها
عادی ترین اتفاق این خاک
پنهان کردن درد ها دغدغه ی
گیج خیال های بزرگ مان
بزرگ نه....
بزرگ نما
در اینجا سنجش انسان
به قدرت پول است
و نمی دانند که
پاکی جنس مرغوب این بازار است
چشم بسته اند
به تمام شدن عطر نسترن باغچه
و رد شدن از روی خانه ی کفشدوزک ها
فاطمه گودرزی
۱۴۰۰/۷/۲۵
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود جناب عزیزیان بزرگوار سپاس از حضور همیشه گرمتان به مهر خواندید . 🌺🌺🌺🌺 | |
|
سلام بر عزیز دلم طاهره بانوی مهربان سپاس از حظور پر مهر و گرانقدرتان . این حکایت روزگارمان است که تلخ شده و سعی میکنیم به قلم شعر بکشیمش 🌺🌺🌺🌺🌺 | |
|
سلام و درود بر جناب ازاد بخت ارجمند و بزرگوار سپاس از پنجره ی سبزتان در این صفحه که باعث افتخار بنده است . و سپاس ازتوضیحات و نقد مفصل و زیبایتان . در محضر اساتید شعر ناب فقط و فقط باید آموخت . درودتان باد . 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺🌺🌺🌺 | |
|
شاعر در قبول یا رد نظرات مختار است آن پشنهاد پوست صورت هم تنها پیشنهاد بود چون به تفکر شما نزدیکتر بود و اصلا هم وحی ملزم نبود بنده اصلا از سیاست سختی به میان نیاوردم و میدانم دغدغه تان اجتماعی است درود بر شما و صبوری تان | |
|
نظر بنده را دوباره بخوانید ممنون | |
|
درودمجدد بر شما و همه اهالی شعر ناب نمیدانم خوب است یا بد که نظرم را پاک کردم بگذارید به حساب بی تجربگی و کم صبر بودنم اما سخنان و نظرهایتان را به دیده منت می پذیرم سپاس از حظور تک تکتان که باعث دلگرمیم است | |
|
سپاس از این که نظراتتان را با من اشتراک میگذارید دیروز جایی خواندم که شاعر فقط زمانی که شعر را می سراید متعلق به اوست .وقتی به مخاطب رسید دیگر شعر برای مخاطب است . بنابراین دوباره که نگاه کردم دیدم حق با شما دوستان است . | |
|
درود بر شما | |
|
سلام و درود جناب آبسالان بزرگوار سپاس از شما و حضورتان به مهر خواندید . 🌺🌺🌺🌺 | |
|
درود بر شما مریم جانم 🌺🌺🌺🌺 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
از نقد دوست عزیز نیز بهره بردیم
👏🌺🙏