« طريق عرفاني »
ای خدا نمی دانم ، من طریق سبحانی
لیک صحبتم باشد ، در طريق عرفاني
تا که صحبتی غرق ، دَم جویت شد
دل به صحبتم بستند ، عالمان روحانی
گر خدا خدا گفتم:این جهان زِ دستم رفت
این جهان پُر از موجس ، موج قهر طوفانی
آن خدا که رزقم داد ، خوردم و نفهمیدم
رزقم از کجا باشد ، می رسد به پنهانی
رزق من یکی نَبْود ،رزق جمله ی مخلوق
رزق منعم و درویش ، می رسد به آسانی
آن چنان خدایی را ، با چنان توانایی
در برت گویم ، حاضرم به قربانی
یارب این چه ترتیبـس،در جهان تو بنهادی
خلق تو به صد ترتیب، می روند به نادانی
ای خدا جهانبانی ،کی بُوَد چنین رسمش
در کجا جهان بودس،رسمش این جهانبانی
ای خدا چنین مردم،کی بُوَند1 به فرمانت
از تو کی بَرَند فرمان ، تابعند به شیطانی
توتیای2 علم حق ،گر کنی حسن چشمت
بنگری همین دنیا ،هست به تو چو زندانی
هرکه در ره علم است،گُم نمی شود از ره
می رسد همان رهش آخر،بر خداي ربانی
هر طیور3 و هر مرغی،در فضا کند پرواز
بهر آن که آموزد ، بال و پَر به جنبانی
هر درنده خویی را ، در درنده خویی اش
مرکز از که می جوید ، مرکزش نمی دانی
در طریق دین حق ،هر که سُست عنصر شد
عنصری عجول است آن ،طبق حکم قرآنی
مذهب تشیع را در جهان بیارائید
پیروم بر این مذهب ،مذهبی است رحمانی
آفرین بر این مذهب، بهترین مذهب هاست
هست پیشوای این ، آن علی(ع) عمرانی
نظم مذهب ملت ، واجبس بر این ملت
نظم دین هدایت کرد ، اردشیر ساسانی
این خمینی(ره) امروز ، نظم دین بیارائید
ملت اَر بیارایند ، می شود به آسانی
جان من تدبر كن ، زنده تـر بکن دین را
دین اگر ز دستت رفت،دین نمی شود باقی
گر به دین فدا گشتی،مُرده ات نمی گویند
مُردن تو مردن نیست ،زنده تر تو می مانی
هر که دین نمی دارد، زندگی نمی دارد
مرده اس بر دین ، در هرز کلّه جنبانی4
آفرین بر این نطقت، ای حسن چه خوش گفتی
نطق دین بیان کردی، بهر دین نگهبانی
٭٭٭
1- باشند 2- سنگ سرمه 3- پرندگان 4- سر جنبانيدن
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
روز اخلاق و مهرورزی
ولادت امام صادق(ع)
بر شما شاعر بزرگوار و خانواده گرامی تان مبارک
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹