سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        ستایش

        شعری از

        سعید اکبری فرامندی (مسکین)

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۰ ۰۰:۰۳ شماره ثبت ۱۰۳۹۰۴
          بازدید : ۱۸۷   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        آخرین اشعار ناب سعید اکبری فرامندی (مسکین)

        به آغاز ستایش کنم بر کردگار
        که بنوشت تقدیر ما در روزگار
        به دیگر ستایش بر آن زیبا نگار
        که رسم وفا آموخت مرا آموزگار
        به سوم ستایش بر آن مادری
        چنین پرورد در دامنش دختری
        چهارم سپاس فراوان بر پدر
        که بسپرد بر من این گوهر
        چنین پر بها به دستم گنجی
        نشاید که هرگز ببیند رنجی
        هر آنکه خواهی شوی شوی
        کنون زین سخن پندی بجوی 
        مبادا جفا کنی در حق یارت
         پسندیده نباشد اینگونه کارت
        مشو مغرور مردی چو شیری
        جهان بر کام یارت سخت گیری
        بدان ای پسر این چرخ گردون
         هر آن گر کنی آن آردد چون
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۲:۴۳
        درود بزرگوار
        آموزنده و زیبا بود خندانک
        سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۵:۵۶
        سپاس جناب استکی بزرگوار از حسن نظر مستدام شما بر اشعار اینجانب 💐💐💐💐💐💐💐💐
        ارسال پاسخ
        علیرضا مرادی( مراد )
        دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۰:۱۸
        ثنا و تحیت جناب فرامندی بزرگوار
        صبیح و فصیح سرودید
        در پناه یزدان
        خندانک خندانک
        خندانک
        سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۵:۵۷
        نظر لطف شماست جناب مرادی گرامی💐💐💐💐
        ارسال پاسخ
        فاطمه بهرامی
        دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۱:۱۵
        سلام و رو برشما
        سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۵:۵۸
        تشکر خانم بهرامی 🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        علیرضا حسنعلی
        سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ ۲۲:۴۸
        سلام پاینده باشید زیبا سروده اید استاد
        سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۲:۰۰
        سپاس از شما جناب حسنعلی بزرگوار نظر لطف شماست💐💐💐
        ارسال پاسخ
        صبا کریمی
        سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ ۲۳:۰۶
        گر نباشد هر دو عالم گو مباش
        تو تمامی با توام تنها خوش است
        👌🏻👏🏻 ❤️Ss❤️
        سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۲:۰۲
        این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است
        این جهان بی من مباش و آن جهان بی من مرو💗💐💐💐
        ارسال پاسخ
        مرضیه قنواتی نژاد
        چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ۱۸:۳۱
        درود بر شما👏👌
        سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        سعید اکبری فرامندی (مسکین)
        چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ۱۹:۰۳
        سپاس خانم قنواتی نژاد از حسن نظر شما🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3