« رسم قلندرها »
اگر بينا بصر گردم ،كه چشمم وا كنم روزي
ببينم در غلط بودم ، چو قارون زر اندوزي
خداونـدا تو دانايـي،كه من در راه رحمانــم
ره شيطان نمي پويم ،نمي خواهم از آن روزي
چراغم روشنـي دارد ، به راه و رسم ايمانم
اميدم باشد از لطفت ، كه روشنتـر بر افروزي
به مردي قد عَلم1 كردم ،بجنگيدم به هر كافر
كه بلكه آتش دوزخ ، به جان من نـيافروزي
به گمراهـي اين مردم ، اگر ديروز مي رفتم
به تنهايي كه برگشتم،نِـي ام آن مرد ديروزي
پي گمراهي مردم ، به هر جايي كه مي رفتم
نه آنها روز خوش ديدن،نه من هم روز بهروزي
طريق كينه جويي را ،عمل بـنمودن و رفتنـد
فزونتـر هر كجا رفتن ، فزون شد كينه اندوزي
به كافر كيشها گفتم: بيا با دين مدارا كن
خداوندت خبر داده ،در آن آتش كه مي سوزي
مزن آتش به كار و كسب و بر اموال دينداران
به هركس آتش افروزي، تو هم در آتشي سوزي
كلاه سروري جانا ، بُوَد بر فرق دينداران
كلاه سروري بر سر، زِ رسم دين توان دوزي
توان آدمي نـتوان ، بـجويد روز بهتـر را
مگر فيض خدا آرَد ، برايـش روز بهروزي
توان آدمي سهل است ،به طاعاتت مشو مغرور
كه مغروري و عُجب خود، دهد بخت بدت روزي
خداوندا در اين مردم ، به كس نتوان پناه آرم
پناهم گر ندادي تو،شود صد محنتم2 روزي
خداوندا در اين درياي بي پايان ، كه افتادم
اگر بيرون توان رفتم،كجا جويم نكو روزي
قلندر3 كي به تنهايي ، تواند راه حق پويد
مدد از لطف حق جويد،كه جويد دانش آموزي
حسن اين هم غنيمت دان،كه از رسم قلندرها
تو هم از رسم پاكيشان ، ره حق را بياموزي
٭٭٭
1- نشان- بلند شدن 2- بلا- آفت-سختي 3- سالك راه خدا – درويش
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
روح استادهنوی ارجمند در پناه رحمت الهی شاد
بسیار آموزنده و اخلاص بیان و دلپسند است
اگر بينا بصر گردم ،كه چشمم وا كنم روزي
ببينم در غلط بودم ، چو قارون زر اندوزي
خداونـدا تو دانايـي،كه من در راه رحمانــم
ره شيطان نمي پويم ،نمي خواهم از آن روزي
طريق كينه جويي را ،عمل بـنمودن و رفتنـد
فزونتـر هر كجا رفتن ، فزون شد كينه اندوزي
سپاس از حسن انتخاب تان و زحمت نشر دلگویه های پدر بزرگوارتان