12. من خیلی وقت است که دیگر از خودم نمیپرسم چرا این جوری شد، چرا اون جوری شد؟
13. تو به خودت دروغ میگویی! تو نمیخوای حقیقت را بدانی. حقیقت خیلی نامرد است. تو دنبال حقیقت خودت هستی.
14. حقیقت زندگی آدمها را نمیشود بر اساس یادداشت و عکس حدس زد.
15. هر «چرا»یی را که به ذهنت آمد، دور بریز. فقط گوش کن و به چشم و ادا و اطوار آدمها نگاه کن.
16. وقتی کسی با تو حرف میزند و با دماغش ور میرود، معنی آن این است که او به تو دروغ میگوید.
17. شرارت نقابهای زیادی به صورت می زند که هیچ کدام خطرناکتر از تظاهر به پرهیزکاری نیست!
18. یک چیز با ارزش به دست آوردهام و آن یک بوسه بود. آنهم یک بوسه از یک زن زیبا که هنوز صورت مرا ندیده و اسم مرا نمیدانست.
19. من دیدم از درخت خون میاد؟ چطور ممکنه؟!
20. شیطان مانند شیری غرّان در کمینگاه نشسته است تا یکی را برای دریدن و بلعیدن بیابد.
21. به من نگاه کنید، وگرنه میمیرید.
22. در زندگی باید تلخ و شیرین را با هم قورت داد.
23. در تمام عمرم به این خوشگلی نبودهام. میدانی چرا؟ چون هرگز به این خوشحالی نبودهام.