برترین و بهترین عاشق خداوند هست و بالاترین نعمتی است که خداوند
خلق کرد و هر موجودی را به حب خودش خلق کرد اکر بالاترین عشق را عشق به خداوند می دانیم چگونه به آن برسیم
همه قرآن را در بسم الله میبینیم و به مثل و مانند آیه دیکر آن در الحمدالله رب العالمین که در بین و بعد آین دو الرحمن الرحیم هست آیا شده به مادر مهربانان که پدر شما هم بوده به او بگوید مادر جان یک تار وجودت را به کل عالم نمی دهم یعنی باارزشترین از هر. چیز بر من هستی این دقیقا همان بسم الله می شود به یاد و گفتن نام مادر دلتان پیوند میخورد
به همه لحطات مهر و ای
ثار او یعنی به رب و الرحمن الرحیم همین بسم الله هزار تان خان رستم را بایست بگذرانی تا به درستی و به حقیقت باشه
اولین سندی که از تو در خواست میشه سند جان هست نه سند کتاب خواندن دومی چیزی که از تو در خواست میشه امانت داری امانت محبوبت را سالم نگه داشتی یا خیانت کردی این سند جان هم وقتی ارزش داره و قابل قبول که بر الرحمن و الرحیم و حمد و رب باشه میکه به تو جانبازی که یک عمر در جبهه بودی و جانهای بسیاری نجات دادی و زخمای بسیاری بر داشتی به خاطر و خذا بوده یا حب نفست میکه به سردرد بایست مورفین بزنی و به دردهای دیگرت میخواهی داد بزنی و
دیگران را در بیمارستان یا خانه بیدار کنی و
.. تو بایست خریدار درد محبوب باشی و کاستن درد مخلوق او هر چه از محبوب می ست نعمت است و شکر و حمدی بر آن واجب یعنی خنده بایست بر لبت بنشانی این تازه نصف راه عاشقی هست بایست امانت دار هم باشی هر چه ما داریم از دست و پا و مال و.. امانتی از خداوند هست که در انفاق در قرآن چند شرط آن بیان شده و شروط بسیاری از آن بیان نشد که در عمل به درستی آن چند شرط بدان شروط خواهید رسید انفاق یعنی خریدن درد کسی که انفاق به او میکنید و دلش را به خدا پیوند میزنید و حند و آرامش بر لب او نشاندن 15 شرط حداقل بر آن هست و خداوند را صاحب و معروف دانستن بر آن
اکر انفاق نکنی یعنی از مهرَیا الرحمن و الرحیم به عشق نمیرسی مستمندی که صاحب خونش کردی میخواهد دستت را ببوسه تو فکر میکنی امانت به درستی انجام ندادی و به اشک چشمش خود را در برهوت غرق آتش میبینی خداوند رحمتش را در آدمهای مهربان قرا داده الرحمن محبت عام چون محبت علی عبه ابن ملجم رحیم محبت خاص چون فرزند
دنیا را جهنمی بر خود میبینی
اماچرا خدا را بیشتر از همه دوست داریم و عشق او بر تر از همه هستک یک علتش رب هست یعنی پروریدن اینکه ازدواج میکنیم دینمان کامل میشود علت همین رب هست جمیع اسما حسنه را انجام میدهیم و رب و حمد را به درستی انجام می دهیم میشویم برده و بنده فرزند آنهم بدون انتظار مزدک تازه رنک خدا میشویم اینکه مادرمان که مهربان هست دوست داریم علت آن هست که مادرمان عطر و بویی از خداوند دارد گه خداوند در نهاد و وجود او قرار داده و چگونه پروریدن فرزند را بهش یاد داده و کمکش کرده خداوند چون اول است یعنی در هر خیر اول خداوند پیش قدم هست و بنده را هل می دهد به خیر و دست او را کشان کشان به عمل خیر می کشاند به او الهام به درستی و لزوم انجام عمل خیر می کند فیلم هم در عالم ذهنش پخش می کند به تر غیب بیشتر امکانات هم به او می دهد به راحتی انجام دهد و به فضلش به او کمک میکند و سختی خیر را آسان می کندبه نحوی که عمل خیر را از خدا بیندک
..
با