سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        لوطی و بازرگان(چهار)
        ارسال شده توسط

        حسن نوروزنیا

        در تاریخ : شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۴:۳۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۱۰ | نظرات : ۱

        قصه لوطی و بازرگان(چهار)


        قصه لوطی بجانش خسته بود
         او که جانش بر دلاری بسته بود
        او بگوید چون ضعیف است بیگناه
        دور بوده از سلیمان و سپاه

        چون ببالد زار بی شکر و گله
        درجهانی چون بدیده غلغله
        هر دمش صدنامه و صد پیک داد
        چونکه فریادش بلند از ظلم و داد

        شرح این کوته کن و رخ زاین بتاب
        دم مزن والله و اعلم بالصواب
        مرد بازرگان پذیرفت این پیام
        که او رساند این پیام را با سلام

        چونک تا آن خطه دنیا رسید
        در همه شهری که یک  لوطی  بدید
        مرکب استانید پس آواز داد
        آن سلام و آن امانت باز داد

        لوطیی زان لوطیان لرزید بس
        اوفتاد و مرد و در دم  داد نفس
        لوطی می گفت این چگونه زندگیست
        مردن من بهتر این زندگیست
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۰۵۳۵ در تاریخ شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۴:۳۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۱ شاعر این مطلب را خوانده اند

        قربانعلی فتحی (تختی)

        نقدها و نظرات
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        يکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۶:۲۰
        درود برشما استاد نوروز نیا
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3