يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ دلتنگی ها شاعر سکینه احمدوند
|
|
ذات حق عاشق اخلاص فراوان علیست
آسمان محو رخ و جلوه ی ایمان علیست
عرشیان گوش به فرمان گل بنت
|
|
|
|
|
خواهم که شادیهای دوران مال من باشد
باغی پراز گلهای سوسن شال من باشد
میخوانم ازنبض ونگاهت عشق
|
|
|
|
|
بگو از رازچشمانت چه داری درنگاه خود
که این بیچاره دل هردم توراورد زبان دارد
بگو بیتی برای من ا
|
|
|
|
|
☘بانو
مثل یعقوب شدم کور زِ اشک غم یار
یوسف جان من خسته به کنعان نرسید
س -احمدوند
|
|
|
|
|
خودم بدکرده ام ای دل توان اعترافم نیست
تورا دردام عشق چشم یاری مبتلا کردم
دلم امشب
|
|
|
|
|
گاه آخر بوسه بارانت کندزنجیرسرد
عاشقت بود و به زخمی کردنت ناچاربود
س احمدوند
|
|
|
|
|
این همه زیبایی وشور و نوا
گوشه ی چشمی زلطف کردگار
س_احمدوند
|
|
|
|
|
بوسه برپایت زنم ای قبله وآمال من
گردعایت را دوباره توشه ی عقباکنی
س_احمدوند
ج
|
|
|
|
|
وقتی خداازنورخودمولا علی راآفرید
ازدیدن نورعلی ابلیس پیراهن درید
س_احمدوند
|
|
|
|
|
گفت رب ای بنده ام باخودچه ها آورده ای؟
کاین چینن آرام وگریانی وبس شرمنده ای
سربه زیر آرام گف
|
|
|
|
|
گفته بودم میروی اما پشیمان میشوی
ازجفایت روزگاری زار و گریان میشوی
رفتی و هرگزندیدی حال زارم راد
|
|
|
|
|
تاقلم دردست میگیرم بگویم یک غزل
اشک چشمانم به سوی تو مجابم میکند
شعرآیینی نمیفهمم نمیدانم
|
|
|