جمعه ۵ بهمن
اشعار دفتر شعرِ پروانه ها شاعر سعید خاکستر (خاکستر)
|
|
در خیابانی پر از اندوه
دختری
با چشم های آبی اما
با نگاهی سرد
|
|
|
|
|
من آن شمع ام که میسوزد ولی پروانه ای در کار آتش نیست
در این جیحون پرازخون مژگانت نشان از تیر آرش
|
|
|
|
|
دست روی زانوان خود گذاشته
یا علی بگو
|
|
|
|
|
تـا بـه خـود امـــدم یهـو دیدم
او عروس است و موقع زاشه
|
|
|
|
|
اینجا بجز من هیچ کس با من نباشد --- جنبنده ای دیگر در این برزن نباشد
. امروز از آن کش
|
|
|
|
|
بنده ی خاک در میکده هستیم و سبو
عاشق طره ی ساقی که بیفتد به گلو
|
|
|
|
|
-------------- یوسف دل --------------
طبع شعر تو مرا کشت، زلیخا نظری
که ز الطاف تو شاید برسم بر
|
|
|
|
|
------------------ تا هنوز -----------------
زخمی ام، از درد های کهنه می نالم هنوز
نازنین، بر ز
|
|
|
|
|
معرفت
من زخمی تیر غم مژگان که بودم
زینگونه ز اسایش خود دست ربودم
|
|
|
|
|
بیچاره کسی که "ظن" ندارد
یا دارد از او خبر ندارد
اینجا همه چیز شاعرانه است
یک باغ که یک چپر ندا
|
|
|
|
|
دیدی؟ تو عقابی که پرش ریخته باشد
یک زن که ز داغی جگرش سوخته باشد
|
|
|
|
|
کرونایم کرونا، صورتم مثل حنا
دستاتون کثیف شده، نمالید به صورتا
|
|
|
|
|
تقدیم به ترک های زراعت لبان پدر و دستان پینه بسته محبت مادرم
|
|
|
|
|
دلم گرفته زین همه شکوه قیل و قال ها
|
|
|
|
|
دیشب که تصویر رخش در آب افتاد
|
|
|
|
|
دیشب که تصویر رخش در آب افتاد
شور غریبی در دل مهتاب افتاد
|
|
|
|
|
وقتی تبسم ها به لب ها رنگ می شد
بین من و لبخند مردم جنگ می شد
|
|
|
|
|
کوره راهی خسته از فانوس میگردد بیا
چشم من با اشک نامانوس میگردد بیا
|
|
|
|
|
ز انتظار تو دیشب فراز آبی بود
به دست منتظرانت نیاز آبی بود
|
|
|
|
|
نقشی از صورتی به دیوار بود
|
|
|
|
|
سر پنهانی سر منصور را بر دار کرد پیش از او این قصه را با میثم تمار کرد
مانده ام ح
|
|
|
|
|
سبیل هایم را در باغچه می کارم
|
|
|