سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      تا هنوز

      شعری از

      سعید خاکستر (خاکستر)

      از دفتر پروانه ها نوع شعر قصیده

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۹ ۱۴:۲۱ شماره ثبت ۹۲۲۱۶
        بازدید : ۳۶۷   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سعید خاکستر (خاکستر)
      آخرین اشعار ناب سعید خاکستر (خاکستر)

      ------------------  تا هنوز -----------------
      زخمی ام، از درد های کهنه می نالم هنوز
      نازنین، بر زخم آن شمشیر می بالم هنوز
      -
      تیر مژگانت مرا زخمی - ولی،  در بند کرد
      من اسیر عشوه های آن خط و خالم هنوز
      -
      از کمان چله ی ابرو شکایت داشتیم
      بی سپر باشد دل عشاق، در عالم هنوز
      -
      گر شکایت می کنم بر او ببخشایم صنم
      در میان عاشقانه پخته، من کالم هنوز
      -
      پیر های میکده مست و غزل خوان تواند
      من در این دردی کشان مست، کم سالم هنوز
      -
      کودکان را گر نباشد ظرفیت های گزاف
      من سند دارم ز دکتر، بیش فعالم هنوز
      -
      ای طبیب جمله علت های ما وردی بخوان
      گوشه ی چشمی، نگاهی، ناخوش احوالم هنوز
      -
      کشته ها دارد کمند زلف گیسوی نگار
      من میان کشته هایش نقش و تمثالم هنوز
      -
      مهر تاییدی ندارم تا بخواهم بوسه ایی
      چون سند در دادگاه با مهر ابطالم هنوز
      -
      بسته درها را زلیخا تا که رسوایم کند
      یوسفی افتاده در آن چاه و گودالم هنوز
      -
      در قیاس آن تن زرین و اندام بلور
      سوتی ناچیز در قیراط و مثقالم هنوز
      -
      پخته شد در کارگاه عشق او لعل و لعاب
      حیف باشد من در این گردونه سفالم هنوز
      -
      میدهد چشمش اشارت ها که یک پیمانه گیر
      ساقیا صد حیف و صد افسوس بی حالم هنوز
      -
      با خیال راحتی هر شب در آغوشم بخواب
      تا امین خانه زاد مال و اموالم هنوز!!!!
      -
      گیسوانش میدهد بر باد ایمانم شبی
      تا سحر بیدار باشم، ماه شوالم، هنوز
      -
      میشوم نقل محافل در میان عاشقان
      من شکایت ها اگر دارم ز اقبالم هنوز
      -
      بچه آهویی خرامان، طعمه ی بی دست و پا
      شیر میدانم ولی، بی یال و کوپالم هنوز
      -
      یال و کوپالی اگر دیگر ندارم باک نیست
      من عقاب آسمانم، تیز چنگالم هنوز
      -
      میشوم خاکستر از برق نگاهت ای صنم
      تا مگر آتش بگیرم باز،  خوشحالم هنوز

      20 آبان 1399 - سعید خاکستر - قزوین
      ۵
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0