سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

پنجشنبه ۱۱ بهمن

صفحه رسمی شاعر بهمن بیدقی


بهمن بیدقی

بهمن بیدقی



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
شنبه ۸ بهمن ۱۳۴۵

برج تولد:

برج دلو

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
چهارشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۸

شغل

:
مهندس عمران

محل سکونت

:
تهران

علاقه مندی ها

:
طراحی - نقاشیخط - صنایع دستی چوبی شامل نقش برجسته و مجسمه - نقاشی رنگ روغن -عکاسی- سرودن شعر - نوشتن داستان کوتاه

امتیاز

:
۱۰۳۸۵
تا کنون 337 کاربر 1474 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
برای مشاهده ی آثار هنری دیگر (ازجمله طراحی ، نقاشی ،خط ، صنایع دستی )درصورت تمایل میتوانید به گوگل و وبلاگ اینجانب در سایت صدهنر مراجعه فرمائید . یا اینکه درگوگل به فارسی بهمن بیدقی را تایپ فرمائید

لیست دفاتر شعر


۱


اشعار ارسال شده

غنچه گی شعری از بهمن بیدقی از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

بازهم غنچه زد به جانم زندگی ، بعد ازآن دلمردگی  ...
ثبت شده با شماره ۱۳۵۵۴۳ در تاریخ دیروز    نظرات: ۱۴

بزن زنگ و، ...
ثبت شده با شماره ۱۳۵۵۱۹ در تاریخ ۲ روز پیش    نظرات: ۸

سرم گیج میره و نیستی ، تا عصایم باشی  ...
ثبت شده با شماره ۱۳۵۴۹۵ در تاریخ ۳ روز پیش    نظرات: ۱۰

دراین دنیای امتحان ، آرام نگیرم ، تا لحظه ی دیدار گیرافتاده ام ، مابین مدرنیته و سنت  ...
این شعر را ۱۳ شاعر ۲۵ بار خوانده اند.
بهمن بیدقی ، عباسعلی استکی(چشمه) ، فریباایازی روزبهانی ، حمید شیخی ، مرتضی میرزادوست ، فرامرز عبداله پور ، بهــاره طـــلایـی زیدی و ۵شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۳۵۴۵۷ در تاریخ ۵ روز پیش    نظرات: ۱۸
پرسه زن شعری از بهمن بیدقی از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

پرسه زن ، راه را برای کُشتن ثانیه میخواست ...
ثبت شده با شماره ۱۳۵۳۸۳ در تاریخ ۸ روز پیش    نظرات: ۱۴

مجموع ۱۶۳۱ پست فعال در ۳۲۷ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر بهمن بیدقی


بزرگوارانه
 
بنده خدایی را گفتند :
چرا شما وقتی خبردارمی شوید که مردم ، پشت سرِشما تهمت میزنند وغیبت میکنند وحتی میشنوید که در حضورتان از تهمت و توهین به شما دریغ و مضایقه نمی کنند
پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۱:۴۶    نظرات: ۴

غول 
(داستان کوتاه سورئال)
 
در دشتی  دَرَندشت ، یک زن شوهرِثروتمند درحالِ سیاحت بودند .
نسبت به واکاویِ رموزِخلقت ، کنجکاوی میکردند .
ثروت آنها علاوه بر مکنت ،
چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۲    نظرات: ۸

شُغلَم ؟ شَلغم ! (سورئالِ آمیخته به رئال)
 
تیتر مسخره ایه ، نه ؟ ولی ازنظرمن ، نه . قوم و قبیله ی ما و میوه ها ، شغلمون با اسممون یکیه .  مثل آدما نیستیم که به طرف میگن آقای دادست
چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹ ۰۳:۵۱    نظرات: ۱۶

شکستنی مثل حباب
 
: سلام داداش منوچهر
: سلام ، آبجی پریچهر
: آبجی خانوم چه سعادتی ! شما کجا ؟ اینجا کجا ؟ حالتون چطوره ؟ مدتیه که سایه تون سنگین شده
: چی بگم آقاداداش ، ش
دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹ ۱۳:۳۱    نظرات: ۹

غلط املائی (داستان کوتاه مضحک)
 
درکلاس درس ، معلم رو به شاگرد : حسن !
: بله آقا
: بله و بلا ، پاشو واستا !
: آقا بله
: آقا و آغُل . کِی میخوای آدم بشی؟ چندبار درحضو
سه شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۹ ۰۵:۳۲    نظرات: ۴
مجموع ۱۵۰ پست فعال در ۳۰ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
5