دوشنبه ۳ دی
در دل شب شعری از حسین خاموش
از دفتر غزل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۱۶ شماره ثبت ۹۹۹۳۵
بازدید : ۱۲۴۲ | نظرات : ۱۹
|
آخرین اشعار ناب حسین خاموش
|
آنگاه که تاریکی شب, شهر را فرا می گیرد!
انگاه که تاریکی شب شهر را فرا می گیرد, آنگاه که شهر لبریز از سکوت میشود. انگاه که همه مردم به خواب فرو می روند. من در دل شب در کلبه ی تنهایی خویش شمعی روشن میکنم و از تو می نویسم. با خیال ارام و پنهان از دید مردم بی احساس. آنقدر می نویسم تا شمع اب می شود و خاموش. انگاه سر بر بالین تنهایی می گذارم و چشمانم را می بندم و شروع می کنم به خیال بافی ها. ان قدر خیال می بافم تا ترا در کنارم می یابم. تپش قلب ترا میشنوم, گرمی دستانت را احساس میکنم و طعم بوسه ات را می چشم. زیباتر و شیرین تر از بیداری. آری! همه شبها, فقط در دل شب.
|
نقدها و نظرات
|
سلام و سپاس جناب چشمه در پناه حق باشید. | |
|
جناب فرد سلام و سپاس در پناه حق باشید | |
|
جناب شهنی سلام و سپاس فراوان در پناه حق باشید | |
|
جناب آزاد بخت را سلام و درود! ممنون از لطف شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود