چهارشنبه ۱۶ آبان
|
دفاتر شعر لیلا موسوی پناه (آویشن)
آخرین اشعار ناب لیلا موسوی پناه (آویشن)
|
این جا زمان دیر می گذرد
پُر می کند کوچه ها
زمستان سرد نگاه را
در نمکی ترین برف سال
پاها تلو تلو خوران
در پیچ های لیز اغماز در گذرند
و عجب شلوغ است
شلوغ.....شلوغ......
پُر از گرگ های تنفر
سالهاست خرخره ی هم را می جوند
صورتک های نمور و بی روح
در زیر خروارها خاکستر
هُرم احساسشان را چال کرده
و انگار که سالهاست
مطبخ دوستی ها را گم کرده اند
اینجا زمان دیر می گذرد
آن سان که ساحره
زُل می زند نگاهشان را
تُهی می شود
از شوروی های پر از فرو پاشیش
این سربازان دیگر کیستند؟
چرا مرا می طلبند؟
من هیچستانم
درماشه های شهر آشوبشان
کدام نقطه را سنگرشان کنم
وقتی که تفنگشان
شقیقه های خود را نشانه گرفته اند
من شکست خورده ی خویشم
اینجا زمان ایستاده است
در مخروبه های آباد
چای می نوشم ،قهوه....
کافی نیست
سرد و تلخ است
آشیانه ای
که هر الوارش
زنده به گوریه
درخت سبزی را نشانه زد
اینجا زمان دیر می گذرد.
لیلا موسوی پناه#آویشن
|
نقدها و نظرات
|
درودها جناب علامیان بزرگوار سپاسگزارم از خوبی های کلامتان،و اینکه بسیار ممنونم از اینکه شعر مرا خواندید و شما را به اندیشه واداشت زندگیتان سراسر خوشبختی . | |
|
درودها بانو اهنگران عزیز سپاسگزارم از شما بانو جان، لطف دارید نسبت به خط خطی های بنده ،زیبایی روح صیقلی و زلال شماست،و افرین برشما که هر چه از مهر دارید دریغ نمی کنید مانا باشید | |
|
درودها سارا بانوی عزیزم سپاسگزارم بانوی جان ،از گلستان و زیبایی وجودتان که بنده را با گل واژه هایتان مهمان کردید. همیشه ایام شاد باشید و سرزنده | |
|
درودها جناب شهنی بزرگوار سپاسگزارم از اقیانوس عطفت و مهربانی اتان بزرگوار سلامت و سرزنده باشید . | |
|
درودها جناب راجی بزرگوار سپاسگزارم از لطف و محبت شما پاینده باشید | |
|
درودها جناب انصاری بزرگوار سپاسگزارم از احترام و ادبتان مانا باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
احتمالا متن اصلی را در قسمت خلاصه و بلعکس تایپ نموده اید