دوشنبه ۳ دی
|
آخرین اشعار ناب نیما ابراهیمی
|
در موقعِ برگشتن
می آیی و می بینی
من رفته ام و مانده
یک قطعۀ موسیقی
یادآورِ تنهایی
دنبال فراموشی
در لحظۀ تغییرِ
نوت جرعه ای می نوشی
اورا که نمیخواهی
حالا که نمی بینی
شک و داری میپرسی،
تصمیم نمی گیری
موسیقیِ بی وقفه
در حسرت خاموشی
مستانه که می رقصی
در کار نمی کوشی
چرخان و غزل خوانی
در موقعِ سنگینی
یک جام دگر بعدش:
دیوانۀ زنجیری
در حالت شیدایی
موسیقی به همجوشی
از خود شده ای بیخود
عریانی و می پوشی
می گویی اگر او بود...
هرچند از او سیری
از شادی بی منشاء
انگار که می میری
پا میشی و میشینی
خود نوت شده در گوشی
این حالت خوش را به
آن آمده نفروشی
می آیم و می بینم
موسیقیِ تصویری
هم گیجی و هم شادی
می آیم و تو می ری
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنوشته زیبایی است
قالب؟