دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر زیبا بنماران (زیبا)
آخرین اشعار ناب زیبا بنماران (زیبا)
|
سلام هوای طربناک پای کوه بلند
به واژه های عزیز کلام من
تو بخند
عجب
به یمن تو انگار
ماه می تابد
هنوز هم نفست
عمق درد می کاهد
تمام خاطره هایم
پر از حضور تواند
و باد شاد بهاری
چه نرم می تازد
نگاه و حرف حدیث است
توی پیچش باد
حروف را
به هم هی وصل می کند
فریاد
به تازگی ز ده ما
تو هم گذر کردی
به بیدهای بلندش
تو هم نظر کردی
به مارهای مخوفش
سلام من برسان
تویی که باده نمی نوشی
از دعات امان
بگو به طاق تمام محله ها بزنند
امان
امان و امان
از ندیده های زمان
ببین چونان خمی از می
که گرم و لبریز است
شراب میخوردم
حالم حسرت انگیز است
دما
به صورت من
منجد شده انگار
ولی نه من پر برفم
نه او غم انگیز است
به رنگ شادی شنگرف
مثل لبهایت
زمان مستی من
خاطرت شکر ریز است
بیا و یک دو سه پیکی
مراد حاصل کن
بهار میگذرد
فصل عشق پاییز است
خیال وسوسه
از دل برون فتاده دگر
بهار
وقت غزل خوانی و
چمن بیز است
بیا و
ساقی ما را به کار می دریاب
که ساکنان زمین را
بهار می ریز است ...
واگویه های عشق : زیبابنماران
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما نازنین خواهش میکنم ممنون از شما و دل مهربانتون که خاطر این محبت | |
|
درود و ممنون | |
|
بنویس مانا | |
|
لطف کنید نخونید برای خوش آیند یا بدآیند کسی جز شخص خودم چیزی نمینویسم. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنشین و زیباست