دوشنبه ۳ دی
کشته یاد تو شعری از مجید حجاری
از دفتر با خاطره ها نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۱ ۲۲:۰۵ شماره ثبت ۹۸۵۱
بازدید : ۸۸۹ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب مجید حجاری
|
بگو کدامین خلوت شب هست مرا
بگو کدامین آرزو هست مرا
بگو کدامین جمله هست معنای تو
بگو کدامین کلمه هست از آن من
نمیدانی واژه ها مرا حاکم شده اند
کلمه ای بر من ساده آوار گشته
شب جمله تنهایی می گوید
و صبوح خسته از ماندن من
چرا با سکوت خلوت گزیده ای
چرا مرا در شب نمیخوانی
چرا به واژه هایم طعنه میزنی
چرا به خلوت شب سنگ میزنی
نمیدانم پشت آن سکوت چه داری
اما بدان به طعنه تو عادت دارم
چه گواراست آن نگاه خشم تو
آنگاه که درونت عشق خود دارم
میدانم شاید سخت باشد طاقت من
اما به عشق بودن با توعادت دارم
بگو تا به کی ناله عشق سر دهم
بگو تا به کی بیمار تو باشم
کاش تو شمع بودی و من پروانه
میسوختم از عشقت با ناله
گریه میکردم برایت همچو باران
تا که شاید کشته یاد تو باشم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.