سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        گلدان

        شعری از

        پژمان بدری

        از دفتر سپیدانه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۰ ۱۹:۰۳ شماره ثبت ۹۷۳۳۶
          بازدید : ۱۵۳۳   |    نظرات : ۷۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پژمان بدری


        شب
        کلوچه ی ستارگان را پخته بود
        چند فرشته امّا در دلِ زباله
        دنبالِ یک لقمه رویا می گشتند
        شبکه را عوض می کنم
        میکروفون ضجه می زد:
        در را که باز نکردیم
        از سقف وارد شدند
        بمبهای سِرتِق
        شبکه را عوض می کنم
        سکانس اول:
        مصیبتِ قاتل
        زندگی را زیر گرفت
        قلاب انداختم
        از اخبار هواشناسی
        باران صید کنم
        نصیبم طوفان شد
        بادِ خشن
        کمر درختان را شکشت
        شاخه ای زخمی
        از تلویزیون بیرون آمد و
        به گلدانِ پشت پنجره ات
        فکر می کرد
        که محلِ زایشِ بهارست
        حال تو بگو
        انسان کجای این تاریکی
        گم گشته
        که هر چه با صبح
        تماس می گیرم
        مشترک مورد نظر
        در دسترس نمی باشد؟؟؟

        گلدان
        پژمان بدری
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۶۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        منیژه قشقایی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        محمد علی سلیمانی مقدم

        ،

        محمد جواد عطاالهی

        ،

        مهرداد مانا

        ،

        یدالله عوضپور آصف

        ،

        مهدی آرش راد

        ،

        اصغر ناظمی

        ،

        اميرحسين علاميان(اعتراض)

        ،

        فروغ فرشیدفر

        ،

        منوچهربابایی

        ،

        محمدرضا درویش زاده

        ،

        طوبی آهنگران

        ،

        قربانعلی فتحی (تختی)

        ،

        هادی محمدی

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)

        ،

        مجتبی شهنی

        ،

        محسن نارویی (بی نشان)

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        تاراناصری راد تخلص خاطره

        ،

        مسعود میناآباد مسعود م

        ،

        سید محمد میرمحمدی جواد

        ،

        سیدحسن خزایی

        ،

        محبوبه امیری

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        ،

        موسی ظهوری آرام(آرام)

        ،

        امیر تنها

        ،

        پژمان بدری

        ،

        پریسا مصلح

        ،

        آرزو عباسی ( پاییزه)

        ،

        احسان معتمدی

        ،

        ابراهیم حاج محمدی

        ،

        محمد علی رضاپور

        ،

        سعید صادقی (بیدل)

        ،

        آرزو نامداری

        ،

        بهنام حیدری فخر

        ،

        محمد امیری

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        سيد هادی حسینی(هادی)

        ،

        آذر مهتدی

        ،

        سحر غزانی

        ،

        سلمان مولایی

        ،

        فاطمه کشت ورز

        ،

        علیرضا آرین مهر

        ،

        مولود سادات عمارتی

        ،

        آرزو هرسیج ثانی

        ،

        علی حسینی(مظلوم)

        ،

        ترانه هموطن

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        ،

        مهدی محمدی

        ،

        منصور مسکین

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        سارا پیروتی (رها)

        ،

        سید محمدرضا لاهیجی

        ،

        بابک فغفوری (پور)

        ،

        علی ناب

        ،

        گلاله ناصری

        ،

        فرشته پورصدامی

        ،

        لیلا گمار (مأنوس شده با قلم)

        ،

        مسعود آزادبخت

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۰۹:۰۰
        درود پژمان عزیز
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        موثر و پر معنی
        خصوصا این تلوزیون خون جگر را گل گفتی
        خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۰:۵۲
        سلام پدر جان
        رسانه که شده منبع درآمد اربابان امپریالیسم
        مخلصات خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۹:۳۱
        درودتان 🌷🌷🌷🌷
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۰:۵۹
        سلام جناب محمدی خندانک
        ارسال پاسخ
        عليرضا حكيم
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۲۰:۵۳
        درود بر شما جناب بدری
        سپید خوبی بود
        صد آفرین
        خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۰۲
        سلام بر حکیم ترین حکیمِ زمانه
        نوکرات و چاکرات
        لطف دارین خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۳:۲۳
        _____________________ خندانک

        درود و عرض ادب محضر دوستان عزیز
        و کسب اجازه از محضر اساتید گرانقدر🙏

        و...

        شب کلوچه ستارگان را پخته بود
        اشاره به این نکته که نورو تاریکی
        درکنارهم معنا می یابندودرنهایت
        تاریکی نیز به نور خدمت می کند .
        چندفرشته اما دردل زباله دنبال یک لقمه
        رویا می گشتند استعاره از کودکان گرسنه ...
        یکی از شاکله های شخصیتی انسان
        مربوط به گذشته بخش دیگری ژنتیک
        و قسمتی مربوط به رسانه ها
        منبرو .... از قدیم تا ...

        ****

        شبکه را عوض می کنم
        میکروفون ضجه می زد:
        در را که باز نکردیم
        از سقف وارد شدند
        بمبهای سِرتِق
        شبکه را عوض می کنم
        سکانس اول:
        مصیبتِ قاتل
        زندگی را زیر گرفت
        قلاب انداختم
        از اخبار هواشناسی
        باران صید کنم
        نصیبم طوفان شد
        بادِ خشن
        کمر درختان را شکست .
        سکانس هایی که تغییر می کند
        شبکه هاطول موج و فرکانس هایی
        که با هسته ی وجودی انسان یکی نیست ،
        و لحظه به لحظه در حال دور کردن او
        از خود حقیقیش می باشد
        از اخبار دروغ وسیاست تا بهداشت و آسایش .

        ****

        شاخه ای زخمی
        از تلویزیون بیرون آمد و
        به گلدانِ پشت پنجره ات
        فکر می کرد
        که محلِ زایشِ بهارست

        و برای ایجاد ارتباط با ذهن آگاه
        لازم است فرکانس های وجودی خودرو افزایش دهیم
        تا ازانرژی های پست که دراثر ذهنیتها
        ایجاد شده اند درامان بمانیم.

        ****

        حال تو بگو
        انسان کجای این تاریکی
        گم گشته
        که هر چه با صبح
        تماس می گیرم
        مشترک مورد نظر
        در دسترس نمی باشد؟؟؟

        الهامات ازطریق ذهن آگاه منتقل می شود
        واین ادراکات همیشه هست
        زیرا سیستم هوشمندی براساس حقیقت است
        اما به دلیل وجود ذهن
        در چالش انتخاب دست و پا می زنیم
        و نهایتاچون تربیت شده ی ذهن هستیم
        همان راهی را میرویم
        که ذهن میخواهد رسانه می خواهد...

        ٭٭٭٭

        واما درانتها این شاخه ی زندگی یا روح آفرینش
        دم الهیست که دنبال انسان می گردد
        شاعر این شعر به قدری با مهارت ، خلق تصاویر
        و احاطه به آنچه در ذهن داشته است
        موفق عمل نموده که نبود انسان کاملا حس می شود

        -------------------------------------------------------------------------------------- خندانک


        مسعود میناآباد  مسعود م
        مسعود میناآباد مسعود م
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۰۰:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۰:۵۶
        سلام بر بانو قشقایی
        مسافر راهِ شیری
        سپاس از دید والای شما که نکته سنج به نبود انسان واقعی در این روزگاران اشاره کردید
        و الهاماتی که به قول حضرت حافظ
        سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد

        ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

        چاکرات خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۵۹
        می آموزم از محضرتان استادمینا آباد ارجمند-------------- خندانک
        مهرداد مانا
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۲۲:۳۰
        بدون هیچ اغراق و مجیزی ، با پخته ترین سروده ی پژمان بدری روبرو شدم و الان تنها نگرانی ام اینست آیا پژمان در این اوج خواهد ماند یا بعد از این باید او نیز کانالش را عوض کند ؟؟ حرکتی را شروع کردی پژمان جان که اولش آدمکها از شومینه بیرون آمدند ، بعدش زنان سوگوار از تابلوی فرشچیان و سپس شاخه ای از تلوزیون !!! اینها را نوشتم که فکر نکنی رفیقت حواسش به تو نیست و رصد سروده هایت را از یاد برده است . سبک پژمان یک سبک تصویری ست . تصاویری متحرک که میتوان آنرا فیلم نامید . قلم شاعر ما در شعرهایش در واقع یک دوربین است که لنز آن طوری طراحی شده که رفتارهای شاعرانه را ضبط میکند . مثل همان عینک که در فیلم نمیدونم چی چی ، آدمخوارها را به رنگ خاصی نشان میداد و باعث لو رفتن آنها میشد . پژمان تمام آشناها و قوانین و معارف را دگرگون میکند تا تعاریفی تازه و نگاهی جدید از انسان امروزی و دغدغه های پسامدرن ارائه دهد . نیش نقد او در واقع متوجه رسانه های جمعی در جهان و احاطه ی هژمونیک ( و صد البته پروپاگاندا ) ی آنها بر جهان است . پژمان میکوشد که انسان را از زیر دست و پای ایسم های مهلک بیرون بکشد و او را متوجه هویت فراموش شده اش نماید . بهمین جهت است که شعر او بشدت معترض و با همان شدت نیشدار و دارای بار فکری و معرفتی ست . این سیلاب تصاویر در خطوط پایانی به پرسشی اساسی میرسند که چرا انسان از سعادت و خوشبختی واقعی دور است و حالش خوب نیست ؟؟

        حال تو بگو
        انسان کجای این تاریکی
        گم گشته
        که هر چه با صبح
        تماس می گیرم
        مشترک مورد نظر
        در دسترس نمی باشد؟؟؟


        صبح در اینجا نماد خلاص و آزادی و روشنایی ست و تاریکی نقطه ای ست که انسان را بلعیده است . انسان چنان در تاریکی محو و گم شده است که دسترسی اش به صبح ناممکن گشته است . قبلا در شعری از گروس عبدالملکیان خوانده بودم که :

        کدام پل در کجای جهان شکسته است
        که هیچ کس به خانه اش نمیرسد ؟

        و اما در اینجا مساله رسیدن به خانه ( بعنوان نمادی از آرامش ) مطرح نیست . پژمان به دنبال صبح میگردد و پرومته آسا در پی علت مفقودی انسان در تاریکی ست . شعر بشدت شریف و شفیق است و معتقد است که آنچه تا بحال از طریق تریبون های رسمی در گوش انسان خوانده اند ، نصیبی جز استرس و توفان نداشته اند . نه فقط انسان که حتا ملائکه هم در این اثر وضعی شبیه گدایان و گرسنگان دارند . شاید اگر من بودم به جای کلمه ی "حال " از "حالا " و بجای " گشته " از " شده "استفاده میکردم که لحن و لهجه ی شعر یکدست بماند .فارغ از همه ی این بحثها به جرات میتوان اعتراف نمود با یکی از خاص ترین ، ناب ترین ، شریف ترین و ترد ترین شعرهای پژمان بدری طرفم که شرح آنرا میتوان چندین کتب تحریر نمود و چندین میزگرد شلوغ را برپا کرد . اما چون زمان و مکانی در اختیارم نیست به همین کوتاه اکتفا میکنم . بی اندازه مسرور شدم رفیق نازنینم خندانک خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۶:۰۸
        درود و عرض ادب استاد ارجمند
        آنچه انسان را در خود فرو برده است تاریکی نیست
        تاریکی هم بسیار زیباست مثل نور مثل رو زو شب
        مثل سیاه و سپید ، ورود بیش از اندازه ی انسان درتاریکی
        سبب خسران است ، به این دلیل نور را در مقابل تاریکی میبینیم
        در کنه آفرینش همه اجزای هستی کامل کننده ی یکدیگر هستند
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۲۶
        سلام شیخ الماناییون

        منم با یکی از نابت ترین خاص ترین شریف ترین رفیقام روبرو هستم
        خندانک
        سعی بر این بود و هست به قول امیرحسین اگه تو اوج نباشیم همون بالاها لااقل بمونیم

        این تازه گوشه ای از سفرهای خیالی منه تازه میخوام با مجسمه فردوسی به طوس برم
        خندانک

        خلاصه ممنونات که با گفته هات ذوق نوشتن و توو آدم بیدار میکنی
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۳۲
        خندانک خندانک خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۵:۳۲
        سلام به پژمان رفيق عزيزم و همچنين دوستان و شاعران شعرناب
        هرچند در مورد اين شعر گفتني ها را بانو منيژه خواهر خوبم و برادر عزيزم مانا گفتند
        اما مختصري درباره ي شعر روز و زبان شعر امروزی درحد سوادم ميگويم.
        شعر روز شعری ست که زبان امروز ما و بیان کننده حالات و احساسات و دغدغه روز ما باشد
        در شروع قرن جديد سال ١٤٠٠ به گمانم وقتش است كه تحولي در زبان و محتواي شعر و در كل ادبيات ايران زمين رخ بدهد،( البته در مورد قالب بايد بگم كافيست،ماشالله شب ميخوابند و صبح قالب اختراع ميكنند)
        كاش شاعران سوژه هاي تكراري چند ساله و چنصد ساله را رها كنند. بخدا شاعر هم یک فرد عادی است مثل تمام مردم دیگر (البته شاعر دیدی متفاوت و حسی هنرمندانه دارد.) و تفاوت همينجاست.
        تمام مسائلی که یک فرد عادی را درگیر می‏کند شاعر را هم درگیر می‏نماید:(كرونا،تحريم،نوسان قيمت دلار،اقتصاد خراب فقر و...)
        شاعر امروز یک فرد سرخورده، عزلت نشين و افسرده يا مدام در كلك پيچ و تاب خم گيسوان يار نیست که برای شرر چشمان شهلايش حاضر به تحمل رنج‏ها باشد و از غم فراق سر به بيابان بگذارد يا از عذابی که در این راه می‏کشد موقعيت شاعرانه بسازد و مخاطب هم لذت ببرد. در زمانه ي ما اگر مثلا پسر یا دختري دست رد به سينه يكديگر بزنند يا شكست عشقي بخورند خيلي راحت سراغ نفر بعدی می‏روند به قل معروف(كات ميكنند) این واقعیت اين روزهاي جامعه ما است. نميتوان از شاعر انتظار داشت از هفت خوان رستم عبور كند و هفت شهر عشق را بگردد و تيشه به كوه ها بزند. شاعر امروز هم مثل من و شما سوار مترو می‏شود، فست فود می‏خورد، غرق در فضاي مجازيست، كرونا ميگيرد قرنطينه ميشود و... تمام این‏ها می‏توانند موضوع شعر یک شاعر امروزی باشند، چون شاعر این مسائل را درک می‏کند و با آنها بيگانه نيست( شاعر بايد ساكن كره زمين باشد و نه مثلا مريخ) و دغدغه اش مسائل روز جامعه و جهان باشد، (اگر دغدغه ي نان ندارد و دغدغه دلبر جانان دارد بايد بتواند با عواطف و احساسات قرن ٢١ و زبان روز، زباني كه صحبت ميكند شعر بسرايد) باور كنيد حافظ يا سعدي درآن زمان اگرشلوار جين ميپوشيدند و چاكريم مخلصيم راه مينداختند همگان با انگشت نشانشان ميدادندو به سلامت عقلشان شك ميكردند، حالا چرا در عصر پساپست مدرن و شايد پسا كرونا،عده اي از شاعران اصرار دارند زبان شعرشان در همان دوران كهن مثلا قرن هفتم بماند،نميدانم،خودشان هم نميدانند البته.
        چگونه ميشود از شاعري که هیچ برخوردی با میكده و خال لب يار(كه به راحتي با عمل ليزر برداشته ميشود)يا سير سلوک و وادي عرفان نداشته توقع داشت که از این مسائل حرف بزند. اگر بنا بر كليشه و عقبگرد باشد كه خوب غولهايي مثل حافظ و سعدي و مولانا داشتيم و به بهترين شكل حرف زدند پس نيازي به تكرارشان نيست.
        لازم به ذكر است كه شعر روز زبان شاعراني معاصر مثل: نيما،اخوان،شاملو و فروغ و...
        اصلا نيست. اطناب،( روده درازي) لعاب ادبي و زبان اغنايي و آركاييك نويسي هم دورانش گذشته است، (اگر دهه ٧٠،٨٠، و تا همين يك دهه پيش جواب داده الان ديگر كاركرد ندارد و خيلي زود تاريخ مصرفش تمام ميشود، (شعر خوب صرفا تكنيك و رعايت آرايه ادبي نيست)
        بايد توجه داشت كه بدون رعايت زبان روز و محتواي كنش مند، هرچقدر هم از تكنولوژي و واژه هاي مدرني مثل: كرونا،تحريم، اينترنت، موشك و... حرف بزنيم شعرمان مدرن نميشود.
        شاعري كه هدفمند بسرايد،دغدغه هاي زمانه خود را بشناسد،و بتواند به مخاطب (چه خاص و چه عام) كه در كف خيابان با موانع و مشكلات روزمره سرو كله ميزند،خوراك درست و خوبي بدهد و
        به قل نيما فرزند زمانه خودش باشد،هيچووووقت تمام نميشود و هميشه حرف براي گفتن دارد،
        اگر هميشه در اوج هم نماند، اغلب آن بالا بالاها قرار ميگيرد.
        حال اگر دوستان كنجكاوند كه نمونه هايي از شعر روز (شعر خوب روز)
        و شاعري مدرن
        كه در زبان،محتوا،فرم،تكنيك و (تصوير سازي) موفق است و
        تكرار مكررات ندارد را بخوانند...نگاهي به اين شعر و ٣،٤ شعر اخير پژمان بدري بندازند.
        با تشكر...قلمتان سبز موفق باشيد.
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۶:۰۴
        درود امیرحسین عزیزبرادرمهربانم خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۶:۵۶
        به به درود خواهر منيژه خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۱۹
        سلام رفیق اعتراض الدوله
        به اهمیت زبان در سلسله مقالات سپید اشاره کردم
        انصافا بدون هیچ تعارفات مرسوم ایرانی و آشنا بازی کاملا گل گفتی
        کسانی که محصور افکار پوسیده اند از پوست اندازی زبان هم غافلند
        نقل قول از اخوان:
        اصل مساله در ادبیات زبان است یعنی هر کاری که میشود روی یک اثر شعری کاریست که زبان می کند یعنی آفرینشی اگر میشود روی زبان اتفاق می افتد و زبان وسیله ی تفکر و ارتباط و حفظ مواجیه فکر و مورایث فرهنگ است از این جهت زبان انتقال دهنده ی گنجینه های عظیم داشته های فرهنگی گذشته به عصر حاضر می باشد

        از همین بند میشه فهمید زبان هم نیاز به آپدیت داره..

        خاک پاتیم
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۰۹:۳۱
        بداهه ای تقدیم شماشاعربزرگوار
        با خواندن شعرایت
        شادمانی می کنم
        متن شعر تورا در دل
        بایگانی میکنم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۰:۵۷
        سلام جناب انصاری
        سپاس از لطف بیکرانت خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد جواد عطاالهی
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۳:۴۰
        سلام جناب بدری
        آنقدر زیبا و ناب بود سپیدتان
        که نمی دانم چه بنویسم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        قلاب انداختم
        از اخبار هواشناسی
        باران صید کنم
        نصیبم طوفان شد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فقط اسمش سپید است اما اگر در منشور خیال تجزیه اش کنی هزار رنگ در خود دارد .
        درود فراوان بر قلم پرتوانتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۰:۵۸
        سلام بر جواد دوست داشتنی
        هرچه نوشته ای بر دیده ی جان میسپارم داداش گلم
        یکی یه دونه ی قلبمی خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۵:۳۰
        به به داداش گل
        چه عجب ما يه سپيد خونديم
        اونم اين شعر زيبا
        خستگي آدمو در ميكنه
        قلمت سبز پژمان جان خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۰:۵۸
        سلام بر اعتراض الدوله
        خودت پادشه خوبانی
        خاک پاتیم رفیق خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۲۱:۵۰
        خندانک خندانک سلطاني توووو
        طوبی آهنگران
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۷:۳۲
        سلام جناب بدری
        بسیا اشعار سپید
        و زیبایی سرده اید
        احسنت بر قلم توانای شما
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۰:۵۹
        سلام بر بانو آهنگران
        خیلی مخلصیم خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۸:۲۵
        سلام ودرود ی بینهایت
        بسیار عالی
        وجزاب بود خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۰:۵۹
        سلام جناب فتحی خاک پاتیم خندانک
        ارسال پاسخ
        فروغ فرشیدفر
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۲۰:۱۸
        درود بر جناب بدری گرامی🌹

        شعرتون عالی بود. بسیار لذت بردم ازاندیشه ی ناب و قدرت
        کلامتون.

        تقدیم به شعر زیباتون:

        سپیدی خوانده ام ، گلدانِ "پژمان "
        دلم برده ، نشسته بر دل وجان
        چه زیبا شعر و پر قدرت کلامی
        سپید این است، نه هر لفظ بی جان!

        زنده باشید.
        🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏🌹🌹
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۰۱
        سلام بر فروغ زمانه
        سپاس از یادگاری شیرین بیانت مخلصین خندانک

        چگونه لطفِ تو را کنم جبران فروغ
        کسی نیست به مهربانیِ مهربان فروغ
        نجات دهنده آیینه ی چشمانِ توست
        به آسمان قسم قسم به آسمان فروغ

        چه برگ ریزون شعری گفتم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۲۰:۵۹
        درود فراوان بر جناب بدری بزرگوار
        مثل همیشه
        بسیار
        زیبا
        بود خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۰۲
        سلام بر مجتبی
        قربان قدمت خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۲۰:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۲۱:۴۳
        چقدر عالی بود ....اخرش عالیتر
        سلام پژمان عزیز
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۰۳
        سلام بر شاهرخ ترین
        چقدر عالیِ حضورت مهربانانه ات خندانک
        ارسال پاسخ
        تاراناصری راد (خاطره)
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۲۲:۰۸
        سرشار از آرایه های ادبی وناب نگاشتین
        درودتان باد
        🌼🌿🌼🌿🌼
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۰۴
        سلام بر خاطره ترین
        وجودت و حضورت بدیع ترین آرایه است
        خاکتم خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۰۰:۲۴
        سلام و درود شاعر ارجمند
        بسیارعالی و قابل تامل
        مر حبا
        و با سپاس از بانو منیژه قشقایی عزیز به خاطر نقد ادیبانه شان
        با مهر
        ------------ خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۰۵
        سلام بر جناب مسعود
        هم از شما هم از بانو قشقایی ممنون حضور آغشته به لطفتان هستم
        کوچیک شمام خندانک
        ارسال پاسخ
        سید محمد میرمحمدی جواد
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۰۰:۳۱
        سلام و ادب
        خیلی عالی بود
        در هر بار خواندن زیباتر جلوه می کند.
        خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۰۵
        سلام سید
        تاج سری و مخلصتم خندانک
        دست بوس خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۰۳:۳۷
        جالب بود خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۰۸
        سلام بر عارف ترین
        چاکرات دربست خندانک
        ارسال پاسخ
        پریسا مصلح
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۶:۳۱
        درود برشما خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۲۷
        سلام بر مصلح ترین
        درود بر تو خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۶:۵۱
        درود بر شما جناب بدری ادیب و بزرگوار خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۲۸
        سلام بر آرزو ترین مچکراتم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان معتمدی
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۹:۱۷
        سلام
        خوب است خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۲۸
        سلام بر معتمدی ترین
        خوب وجود شماست خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۲۳:۰۱
        سلام و درود،
        چقدر شبکه عوض کردی خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۲۹
        سلام بر محمدترین
        دادا برنامه ها وقتی بد باشه شبکه رو عوض میکنه آدم
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۲۳:۳۶
        مرحبا پژمان خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۳۰
        سلام بر سعید عزیز دلم خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو نامداری
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۴۰۰ ۰۰:۱۲
        سلام جناب بدری گرامی
        بسیار بسیار زیبا سرافراز باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۳۰
        سلام بر نامداری ترین
        ممنونات خندانک
        ارسال پاسخ
        آذر مهتدی
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۶:۲۵
        درود جناب بدری
        بسیار زیبا با صور خیال

        بسیار عالی:
        حال تو بگو
        انسان کجای این تاریکی
        گم گشته
        که هر چه با صبح
        تماس می گیرم
        مشترک مورد نظر
        در دسترس نمی باشد؟؟🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۳۱
        سلام بر آذرترین
        خیال انگیزست وجودت خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا آرین مهر
        جمعه ۲۰ فروردين ۱۴۰۰ ۱۴:۱۹
        سلام و عرض ادب
        بسیار عالیست
        قلمتان زرین
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۴:۴۱
        سلام بر علیرضا جان
        ممنون که بهم سر زدی دادش خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        جمعه ۲۰ فروردين ۱۴۰۰ ۲۳:۵۲
        سلام ودرودی فراوان
        بینهایت عالی
        وبامفهوم و زیبا
        شما بزرگوارید جناب بدری عزیز خاکساریم
        شرمنده نسازید خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۴:۴۱
        سلام بر جناب فتحی
        مرید شما بودن از افتخارات ماست خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو هرسیج ثانی(دلدار)
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۴۰۰ ۱۴:۵۳
        جالب بود👏👏
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۴:۴۲
        سلام بر آرزو ترین
        مچکراتم که اینجارو با عطر حضورت خوشبو کردی خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سارا پیروتی (رها)
        چهارشنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۰ ۱۵:۵۴
        شاخه ای زخمی از تلوزیون بیرون آمد
        و به گلدان پشت پنجره ات
        فکر میکرد..
        خیل حس قشنگی داشت...این تیکه خندانک
        هرچه با صبح تماس می گیرم و ...

        سلا و سلام بر دوست عزیزم، جناب بدری که مقل همیشه مشتاق خواندن اشعارتان هستم و بی شک لدت میبرم که میخوانمشان خندانک
        در یکی دو اشعارتان خواندم دنبال شادی در آینده این، دنباله روزنه نوری در فرداها ، با فرداها تماس میگیری و صبح را میشماری هرچن فردایت انگار گوشی اش خاموش است و در دسترس نیست..
        هرچن شعر زیبایی بود و زیبا تمام مشد و در اخرین مصرعش هم امید را میتوان دید و هم ناباوری به فرداها..
        فط خواستم بیاد بیاورم از اکنونت لذت ببر..شماره ی فرداها همیشه غیرقابل دسترس است.... خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۴:۴۴
        سلام و سلام بر رهاترین
        حیف اینجا از اون شکلکهای معروف نداره خندانک خندانک خندانک
        ممنون که اومدی و با بومرنگِ احساساتت اینجارو به زیبایی نقاشی کردی خندانک
        ارسال پاسخ
        بابک فغفوری (پور)
        پنجشنبه ۲۶ فروردين ۱۴۰۰ ۰۳:۴۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۴:۴۴
        سلام بر بابک ترین سپاس دادا
        خاک پای تو هستیم رفیق خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشته پورصدامی
        پنجشنبه ۲۴ تير ۱۴۰۰ ۰۲:۲۴
        سلام
        کلمات زنده ان
        حرف میزنن
        و این همونیه که خواننده رو از اول تا آخر شعر به دنبال خودش می کشونه .

        امیدوارم همیشه شعرهای خوب و زنده بگید که به جای خودتون ، حرف بزنن و زندگی کنن...

        خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۲۶ تير ۱۴۰۰ ۱۲:۳۲
        سلام بر فرشته ترین
        که این چنین به لطف میخوانی خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
        پنجشنبه ۲۴ تير ۱۴۰۰ ۰۲:۵۴
        درود و خدا قوت
        بسیار زیبا بود
        خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        شنبه ۲۶ تير ۱۴۰۰ ۱۲:۳۳
        سلام بر لیلاترین متشکراتم خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9