يکشنبه ۲ دی
دل مویه شعری از خالد بایزیدی(دلیر)
از دفتر دل مویه نوع شعر
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۱ ۱۲:۱۵ شماره ثبت ۹۷۲۹
بازدید : ۸۵۸ | نظرات : ۱۰
|
دفاتر شعر خالد بایزیدی(دلیر)
آخرین اشعار ناب خالد بایزیدی(دلیر)
|
شعری از:خالدبایزیدی-دلیر
.....خوابی پریشان
شبی خواب می دیدم:
مادری یگانه فرزندش را
زنده به گورمی کرد
ومی گفت:
آه...
ماچقدرخوشبختیم
و...
چوپانی گله اش را
به دست گرگ می سپرد
وگوسفندهاباگلوی بریده
می گفتند:
آه...
انسان چقدربی عاطفه است؟؟...
شبی خواب می دیدم:
نجاری
ازاستخوان انسانی
میزتحریری می ساخت
معماری
ازکاسه های سرانسانی
بنای ساختمانی طرح می کرد
قصابی
انسانی راذبح می کرد
وکودکی...
گوشت آن رامی خورد
ومی گفت:
آری این گوشت.
گوشت نیاکانم است
یادشان به خیر.
و...
دست فروشی
اعضای انسانی را
حراج می کرد
وروشندلی...
ازاوچشم می خرید
شبی خواب می دیدم:
کوزه گری
ازخاکسترانسانی
کوزه ای می ساخت
ورهگذری خسته
ازآن آب می نوشید؟>....
...................................................
برگرفته از:مجموعه ی شعرم:دل مویه .چاپ انتشارات فرجام تهران
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.