تو شیر بی وفایم، خنده نریز بجانم
کابوس بهای سرخی، امشب همان جنینم
بالم تمام شکسته، راهم همه بداهه
رودم کنار چشمت، ساقی بیزبانم
سبزه بسی برشته، جوخه زبان بسته
خانه دلیل پنهان، زاده سریع زیانم
سرخوش مِی پرستم، بردهی بی جوابم
گوشه بیثنایم، مانده غمی ز نانم
عشقم همین وبالی، چشمه بی دوامی
برههی بیزمانی، خونین دلی چکانم
رویی تمام گوهر، مَشکی حریص جویی
رنده کنم خیالم، راهی وزین بدانم
رویم حرام بر تو، هر بار نکن نگاهم
لانه پر جفایی، امشب غزل بخوانم
شامهی بی حیایی، جامهی بی جمالی
اخمی کند بجامه، نامهی بیدهانم
عاشق کُشی ضعیفی، واژه با کلاهی
عبرت دلیل بیرحم، گویا شود نهانم
روزهی بی قضایی، سجده بینمازی
خفته با خیالی، امشب غریب بنالم
خواجهی سرد دلقی، فریاد زند بروحم
لرزد تمام شعرم، امشب جمیل نمانم
برگی ز نام رویش، دائم امید بگرید
از خشم بیصدایش، صبحی وداع همانم
نازک شده امانم، خسته زده به مویم
لرزش پر تلاطم، موج همین بیانم
جالب و زیبا بود
سال نو مبارک