سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 دی 1403
  • سالروز تشكيل نهضت سوادآموزي به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
  • شهادت آيت الله حسين غفاري به دست مأموران ستم‌شاهي پهلوي، 1353 هـ ش
27 جمادى الثانية 1446
    Friday 27 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۷ دی

      مکان امن تماشا

      شعری از

      اصغر ناظمی

      از دفتر سایه نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱ اسفند ۱۳۹۹ ۱۹:۵۸ شماره ثبت ۹۵۸۴۶
        بازدید : ۴۳۳   |    نظرات : ۳۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر اصغر ناظمی

      در  یک غروب داغ
       در گوشه ای آرام
      دیدم قطاری می نماید طی ؛ 
      تا بیکران هارا .
      جشنی مهیا بود زمین را ،
      بوته بوته در کمند خاک .
      هرجا صدای آشنای باد 
      پیغامی از پایان غربت داشت .
      شب از حریم صبح بوی تازه می آورد .
      سوسمار زردی خیره بر خورشید 
      میکرد اشک اشتیاقش را ،
      هردم نثار گونه های خاک  
      ذهن از دخالت شانه خالی کرد
      وبست دهان باز را برسفره ی الوان
      شهد سکوتی برلب اندیشه شد پیدا
      سِیری دگر بود درسفر آغاز
      پیمان  نو می بست با ما ، دم به دم ادراک
      بود دست هجرت از چمن کوتاه
      دیدم  ؛ 
      چراغ دیگری را ، پیشِ رو روشن
       تا بی نهایت بسط می داد وصل گلشن را  
      چون ویترینی با هزاران جنس نا پیدا 
      و می شکافت از هم ،
      شرحِ غلیظِ شاهد و اشکال 
      برشانه های زخمی سنت 
      ذهنِ مشبک بود دگر  در خواب
      وگَردی از غربت نمی پاشید 
      برگِردِ ما  ، غمناک
      رنجیرها یکسر فروریخت از همه اندام
      از هرچه می آمد  ندایی تازه در گوشم ؛
       از خوابِ رنگین گل و پروانه در مرداب
      تابال پرواز خرد ... تا دورترها...
      اینجا ، قلم ببگانه بود بامنطق تحریر
      هرگز نمی شد‌ عطر یک رُز را 
      در برکه ی شعروسخن پیچید
      دشت شقایق بودعصای نور
      پیوسته برهر گوشه ی تردید 
      برقاف آفاقی که بی شک  ، شهر پرواز شقایق  بود
      دیگر هوایی پر نمی زد  هیچ
      بر بام های غفلت حوا
      انگشت نمناکم 
      می کردوا ، قفل هبوطش را .
      چیزی شبیه رگه ای از نور 
      دررگ رگ آویشن وحشی 
      درمویرگهای لطیف کوه 
      ظرف ظریف نافه ی آهو
       دررقصِ  بالِ  باله ی  طاووس
      درسطح صاف و ، بلکه دامن های  بی تاویل 
      می شد به آواز قناری در قفس پیوست ،
      پیوسته آن را دید .
      بودی تهی  ؛
      چون از هجوم هجوِ  ثقلِ خویش
      مجذوبِ بی ضلعِ  همه اضلاع 
      با کفش کشف شامل انواع
      درارتباطی صاف و تنکاتنک
      چون حس نوزادو نیاز سینه ی مادر
      در خود  کنی لمس ،  آن نمود ابدیت را .
      پربودم از پَرِگل و پرواز
      پروانه ای با من سخن می گفت ؛
      درلایه های آبیِ یک عکس
      باپاشنه ی آویز بر دیوار
      گلهای داوودی افق هایی دگر را می نمودند وا ؛
      گاهی صدای نرم پای آب
      گاهی نوای وصلت دریا .
      یک دست نامریی ،
      گویی دمادم عقربک هارا
      در صحنِ بازِ صفحه ی ساعت
      موزون به رقصی تازه  وا می داشت
      چون دانسینگی ،
      بانبوغِ  جمعی جادوگر رقاص
      من اززمان بودم ولی فارغ 
      فرش فراغت زیر پایم بود
      بودم سلیمانی دراین عصر تحجر
      برفراز کوه و ابر وباد
      بادشت ادراکی دگر دردست های باز
      تا ابد یت بود اینجا ، بلکه پیشِ پا 
      می شد ،  فراتراز رسوب کهنه ی پندار
      هرلحظه عریان دید
      در خود مکانِ وحدتِ  پرفرِّ افرا را
      می کرد ضمانت ،
       ضامن عشق لحظه هارا بلکه بکرو ناب
      دیدم ؛  زمین است آن بهشت امن
      روزی در آن  بودیم  همه  ایمن
      درباغ قصه ، جلبک شیطان نمی رویید
      انگیزه بود درآن سراپا محو 
      از ذهنِ پر چین  همه  مرغابیانِ شط
      عرش عظیم بود خاکِ پیشِ پا
      تادور دستِ بسترِ آرامش گلها
      بااکتشاف حیرتِ گنجینه های باز
      کوتاه از آن است ، لیک 
      دست بلندِ و دامنِ افسرده ی مردم 
      بامردمکهای پراکنده
      پشت اجاق کور
      درخواب  آستین های  خوف افکن 
      در پیشِ پایِ مردمان شهر 
      بود روزهای دست خورده مانعِ ادراک ؟!...
      -دیری ، جهان گردیده جَزم اندیش !!!
      باشاخه های کثرت خون ریز
      باجُرم و مجرم های بی تشخیص
      محصورِ تلویحی که اصلش نیست .
      در یک سکانسِ فرع   
      باسرنوشتی سخت پرتشویش
      درانحنایِ رودِ خوفی ،  قرن ها سرریز 
      چتری به روی شانه ی زرد قناری بود
      او می گریخت  از آبشار نور 
      تسلیم امواجی ، به پیرامون
      خود را قناری قفل تبعیدی  معلق بود -
      گاهی ،  دل من می گرفت اینجا 
      می دیدم آری  ،  هیچ کس درباغ   ؛
       مهمانیِ خورشیدرا  در جشن نیلوفر نمی پایید .
      نرخ زمان بود رایجِ بازار 
      تبخیرِ در تثبیتِ تشبیه و تب ایجاز .
      شعرم روان چون چشمه ای جاری ست 
      ژرفِ سخن را هیچ کس جدّی نمی انگاشت
       اندیشه ی کور جدل ،  از آن هویدا شد .
      می شد چو بودا بود
      هردم خدارا پای نی زارو علف ها دید .
      درژرف آیینه ،
      بینم هزاران راز ناپیدا   .

       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۹:۴۱
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و خوش آهنگ بود
      موثر و پر معنی خندانک
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۴۴
      سلام
      وعرض ادب
      برشمااستاد گرامی خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۰۵
      سطر نهم بصورت زیر اصلاح می شود :
      شب از حریم صبح بوی صلح می آورد .
      بهرام معینی (داریان)
      يکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹ ۰۸:۳۲
      درود فراوان استاد ناظمی ادیب فرزانه وبزرگوار
      بسیار شیوا وموزون وپر محتوا
      شکوه قلمتان ماندگار
      در پناه خدا
      ایام بکام
      🌷🌷🌷🌷
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۴۵
      درودفراوان
      بردوست گرامی واستاد ارجمند
      جناب معینی بزرگوار خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      يکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۴۷
      سلام شاعرواستادعزیز
      قوالعاده زیبا بود
      قلمتان همیشه توانا
      درپناه خدا
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۴۶
      سلام
      بردوست نازنینم
      جناب انصاری گرامی خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۶:۱۱
      خندانک
      سارا (س.سکوت)
      يکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۱:۱۴
      درود برشما استاد
      بسیار زیبا دستمریزاد
      ماندگار باشید خندانک
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۴۷
      سلام و
      درودها
      بانوی ارجمند خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      يکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۶:۴۹
      سلام جناب ناظمی از قلم زیبای
      شما بی هایت استفاده را بردم
      دورود بر شما
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۴۸
      سلام
      برشمابانوی ادیب وبزرگوار خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۶:۱۱
      خندانک
      مجتبی شهنی
      يکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹ ۲۰:۱۱
      سلام و درود فراوان بر جناب ناظمی عزیز
      بسیار
      زیبا
      بود خندانک
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۴۸
      سلام
      ودرود برشماشاعر گرامی خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شهنی
      يکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹ ۲۰:۱۱
      خندانک خندانک خندانک
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۴۹
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سید محمد میرمحمدی جواد
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۰:۳۲
      سلام و ادب
      ق
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۴۹
      سلام
      وعرض ادب
      برشما دوست گرامی خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سید محمد میرمحمدی جواد
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۰:۳۳
      سلام و ادب
      قدری ...
      خندانک خندانک
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۵۰
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۶:۱۱
      خندانک
      غلامحسین جمعی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۲:۳۰
      درودو سپاس بر استاد بزرگوارم

      جناب ناظمی

      دستمریزاد بزرگوار

      طولانی و بلند ولی زیبا بود و خواندنی

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۵۱
      سلام
      براستاد گرامی
      جناب جمعی
      ممنون بی نهایت از شما خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      بهنود کیمیائی
      دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۹ ۲۰:۱۰
      درودها
      🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۹:۰۷
      درود
      برشما بزرگوار خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
      پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۹ ۱۳:۵۴
      درود ارجمند خندانک


      زیبا سرودید خندانک


      میلاد مولای متقیان امام علی (ع) مبارک خندانک


      خندانک
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۹:۰۸
      سلام
      وعرض ادب
      برشمابانوی گرامی خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      آذر مهتدی
      پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۹ ۱۶:۲۷
      درود جناب ناظمی
      زیبا بود
      مانا باشید🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۹:۰۹
      سلام
      ودرودها
      برشمابانوی ارجمند خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد جواد عطاالهی
      جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۴:۲۰
      درود بر شما ادیب بزرگوار
      جناب ناظمی
      خندانک خندانک خندانک
      اصغر ناظمی
      اصغر ناظمی
      جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۹:۰۹
      سلام
      ودرودها
      برشما دوست بزرگوار خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1