جمعه ۲ آذر
فصل پشیمانی شعری از علیرضا عالمی
از دفتر شالیزار نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۳۳ شماره ثبت ۹۵۶۲۳
بازدید : ۲۰۰ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب علیرضا عالمی
|
فصل پشیمانی را این روزها ببین
رویا های فراموش شده مان را ببین
به دنبال آب در بیابان بودیم
به چیزی جزء سراب نرسیدیم
اما چقدر شبیه ما بود این بیابان
تنها پر از رمز راز بی پایان
کوله بار را بستی قصد سفر
به کجا برای چه به کدام سفر
از چه مینالی خود کرده را تدبیر نیست
هر که خربزه خورد پای لرزش فراری نیست
حال بنشین این روزها را ببین
به صید ماهی رفته بودیم صیاد را در تور ببین
گاهی برای یک زخم درمانی نیست
شکوه از چه میکنی دست به جای گیر نیست
فصل های بهاری دگر از یادها رفت
ما از گرمایی خورشید نالیدیم خورشید رفت
جای خورشید ابرهای تیره بر آسمان حاکم گشت
دگر گرما در خانه جای نداشت باران از چشم ها جاری گشت
رویا زیبای تو این فصل خزان و سرد بود
از چشم و گوش تا عقل مگر چه مقدار راه بود
رویایی تو چه ساده بر باد رفت
رنج های که نباید بر ما رفت
خود کردیم لعنت بر ما باد
جبران سخت است زندگی بر باد
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنوشته زیبایی است