سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        من و تو

        شعری از

        علیرضا عالمی

        از دفتر قصه ی پرنده نوع شعر موج نو

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۸:۵۸ شماره ثبت ۱۰۷۳۰۵
          بازدید : ۲۲۴   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        من و تو علیرضا عالمی
        خواستنی ها کم نیست
        من و تو 
        به حداقل ها قانع بودیم
        اما دریغ که از  
        قله ها  باز ماندیم
        رسیدن به خورشید
        سخت نیست
        من و تو 
        سخت گرفتیم
        من و تو 
        در جنگل بودیم
        اما
         دنباله بیابان میگشتیم
        سینه ها لبریز از حرف
        اما
        حرف را ما کم گفتیم
        من و تو 
        از ترسِ شب 
        آن چه هم که گفتیم 
        گفتیم  مست بودیم و 
        هذیان گفتیم
        بهار دور از دست نیست
        من و تو اما 
        در فصل زمستان ماندیم
        در سرما  
         دنباله گلِ اطلسی گشتیم
         ولی 
        به گلِ جالیز رسیدیم
        درد این دنیا کم نیست
        من و تو خواستیم که کم ببینیم
        اما 
        به خیالِ خود کم دیدیمو
        که در واقع
         خود فریبی کردیم
        واقعیت ها واقعی بود
        من و تو نپذیرفتیم
        من و تو 
        دنبال سراب بودیم
        که در زمستان 
        دنباله گلهای لاله گشتیم
        ما گل دادن درختان را ندیدمو
        بهانه بهار را کردیم
        من و تو اشتباه بودیم
        من و تو اشتباه کردیم
        من و تو اشتباه خواستیم
        من و تو 
        ساده ترین
        قصه خواستن را 
        اشتباه خواندیم
        من و تو
         ترانه عشق را
        در معبر باد خواندیم
        من و تو 
        جای دریا 
        مرداب را خواستیم
        من و تو 
        فریاد سکوت را نشنیدیم
        من و تو 
        معنی ابرهای تیره 
        در آسمان را نفهمیدیم
        من و تو نجوا های 
        گوشه کنار شهر را ندیدیم
        من و تو 
        قصه ی غصّه را نفهمیدیم
        من و تو 
        دنباله معجزه بودیم
        من و تو 
        قصه ی این روزها را
         نخواستیم باور کنیم
        من و تو 
        دنیا را نفهمیدیم
        من و تو 
        در رویایی خویش غرق بودیم
        من و تو 
        آخر این قصه 
         باختیم!
        من و تو باختیم!
        باختیم!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ ۱۳:۰۹
        بسیار زیبا بود مبین مشکلات جامعه دستمریزاد
        خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ ۱۳:۲۰
        با سلامی گرم در بدو ورود
        آمدم، خواندم من این زیبا سرود
        بر نشاندم مهر آن بر قلب خویش
        - - - - - - - - - - - - - - -
        آفرین بر شاعرش
        منتظر اورا به پای دفترم
        تا بخواند شعر من نقدش کند
        - - - - - - - - - - - - - - -
        یک ستارک چون که هستی، شاعری
        یک ستارک بهر این که آمدی، هم ناظری
        سه دگر،
        یا کسری از آن ها
        ز بهرِ نظم و وزن
        اندیشه وُ نقشِ خیال
        ***
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7