دوشنبه ۳ دی
آزاده زندانی شعری از آرش مرادیفر
از دفتر من و آینه نوع شعر
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۱ ۱۱:۵۳ شماره ثبت ۹۵۰۶
بازدید : ۸۹۱ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب آرش مرادیفر
|
تا کی به پشیمانی تا چند به ویرانی؟!
احوال چه شد که آخر از نور گریزانی ؟
بس کن که به خون خواهی سیراب نخواهی شد
با مـرگ مشـو هـم ره ، تو نـطفه بـارانی
...
از نام مرا پرسی بین خودمان باشد !
دیــوانه زنــجیری ، آزاده زنــدانی
یک لمحه مرا کافــی تا راه جنون گیرم
گو عربده کش،اینجاست استاد پریشانی
از خود فقط این دانم جز این نیم چیزی
نیمیم ز تـرکستان نیمیم لــــرستانی
برخیزو چو من بشکن بت های قدیمی را
در وهم به سر بردن داغ است به پیشانی
از رفته مکن یادی با یاد تو بر بادی
هم خنده و هم شادی باشد به فراوانی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.