سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 18 فروردين 1404
  • روز سلامتي (روز جهاني بهداشت)
9 شوال 1446
    Monday 7 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

      دوشنبه ۱۸ فروردين

      زورگیری

      شعری از

      کامیار کریمی

      از دفتر سیاه و سفید نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۱ ۱۳:۳۷ شماره ثبت ۹۴۸۲
        بازدید : ۷۶۸   |    نظرات : ۲۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر کامیار کریمی

      زورگیری در خـیابان نیمــه شــب راهم گـرفت،
      دیدمش در دست جز چاقوی ضامن دار نیست!

      گفت: بکَّن کفش پایت ، کُت ز تن، هم پـول دِه،
      ورنه مخطوطی به تیغم خطِّ آن خودکار نیست!

      گفت: مـالـت را بده تا من گـران جــانت دهــم،
      ورنه مال و جان بگیرم جفت این اخطار نیست!

      گفتمش: تفـتیش کن من را که خود واقف شوی؛
      جیب ها خالی، لباسم درخورِ سمســار نیست!

      گفتمش: فــریاد باشــد چــاره ام بهــر نجــات،
      گفت: باشد چاره ات چِمچاره،چون زنهار نیست!

      گوشها کر، دیده ها کور است و دلها جنسِ سنگ،
      در دلِ این شهر کس را دیگری غمـخوار نیست!

      گفتمش: آخر چنین چونی چگونه می شود؟!
      گفت : اینجا بهرِ مهر و یاوری ابــزار نیست،

      یک نفر دارا که دارد شوکت و مــال و مـــنال ،
      دیگری را مــالِ دنیا جز غــــمِ بســیار نیست!

      گفتمش: قانون نباشد پس چرا حاکم بر آن؟!
      گفت: قانون درمیانِ جنگل آن هنجار نيست !

      گفتمش: گویی ندارد پاســبان و افســری!
      گفت: دارد،لیک در سر ترسِ از دادار نیست!

      گفتمش: امّا تو خود بی بیمِ رب، ره می زنی !
      گفت: بهر سیر ماندن ، لاجرم ، انکــار نیست!

      با تحکّم گفت: سین و جّیم را کـــوتاه کــــن ،
      از برایت بهره بهرم گو که جز آزار نیست!،

      دور شـو دیگر ز اینجا و عقب سر را مـبین!
      چونکه در یاد خدا هم این زمین انگار نیست!
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3