يکشنبه ۲ دی
رعنــــــا شعری از کامیار کریمی
از دفتر رزا نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۲ ۰۰:۳۲ شماره ثبت ۱۳۷۹۷
بازدید : ۱۳۱۷ | نظرات : ۵۹
|
آخرین اشعار ناب کامیار کریمی
|
بلم ران بود و زورق بود و دریا
شبی مرطوب عشق انگیز و مهتاب
نسیمی روح پرور نرم نرمک
بلم را چون پری میراند بر آب
بلم ران بود "رعنا" بود و شب بود
بلم بر روی دریا پیش میرفت
چو مرغی خسته و شبگیر آرام
بسوی سرنوشت خویش میرفت
نگاه گرم ساحل اشکریزان
هراس آلوده دنبال بلم بود
بسان مادری فرزند مرده
به گرد چهره اش زنگار غم بود
بلم ران تنگ در آغوش رعنا
به دشت سینه اش گلبوسه میکاشت
دمی از پیکر مهتاب رنگش
لبان گرم خود را بر نمیداشت
جوانی بود و مستی بود و دریا
عروس خویش را در حجله میبرد
نسیم مست بازیگر ، تکانی
به زورق داده و بر آب میخورد
افق از ابر باران زای شبگیر
دلی آکنده از عصیانگری داشت
ز چشم انداز ساحل دور ،آنجا
فلک اندیشه های دیگری داشت
گریزان مرغ طوفان سخت نالید
که طوفان در ره قایق نشین است
کمند اندازِ کافرکیش دریا
به دنبال شکاری در کمین است
بلورین دختر مهتاب پژمرد
نهان در کام ابر خشمگین شد
به سختی پهنه ی خاموش دریا
به کف آلوده و موج آفرین شد
بلم ران بود و زورق بود و دریا
بلم را سوی ساحل پیش میبرد
ز قایق دور رعنا را شتابان
فرو در کام ژرف خویش میبرد
پری رو خفته در آغوش موجی
نهان در آب وحشت بار دریا
جوان پارو زنان فریاد میکرد
که دریا برد رعنا ،مُرد رعنا
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.