چهارشنبه ۵ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
برایم شهری از عاج بساز
بی آنکه روزی
رمه های وحشی حیات
در دوردست
بیازرند ..
با من برقص !
تا پرنده گان شعف آزاد شوند ..
مفتون یگانه ی من
ای بنیاد سپهرت آباد!
با من برقص
در هر زمستان ..
با هر برف
که انسان
ترجمان درد مشترک ماست
با من باش ..
با منی که به ژرفای چشمان گرم تو بدهکارم
کشتیهای سرمه ناک کرشمه و هوس را ..
برایم شعری بگو
از پیراهن جیر عشقه
از ناله پوک علف در باد ..
ای اندوهت آویخته بر قلب کوچکم ،
با من بگو ،
از نام شراب
از ابریشم ساق های سلام ..
از یاقوتخانه ی بوسه
در روشنای براده های عطش
آن بامهای عارفانه ی شرقی..،،،
از پروانه های نرم دهانت
تنی که نمی آشوبد
تنی که نمیشکند ..
-کلامی که نمیشکند-
با من بگو
از عصیر رُز در تنگ مرمرین سخن..
از باران
از بوی چمن ..
از نازکای دل پریان
از تراکم برنزین گرم آغوشت
.
.
.
آه.
من آنقدر زیبا میمانم ، که تو بخواهی ..
داراک سترگ کودکم !
من آنقدر سبزم که بخواهی ..
فراتر از خزه ..
از جیرجیر نامستوران در تب خیابانها ..
..
ای میل بنفش زنانگیم به خاک !
ای اسف بیهمتا
از سرآغاز من و تو و عسل
دوستت دارم..
|