« امر خدا »
داد از كسي كه فطرت آن كينه ور شود
هر كينه جو زِ فطرت ديوي1 بدتر شود
هـر كار نيك و رتبه ي انسان و آدمـي
بـر هر كه بـسپُرند ،به دَم2 سُم خر شود
مردم به عيش و نوش و به عزّت رسيده اند
اما مـدار عمـر به ذلّـت به سـر شود
اسـرار علم و دانش و اسـرار معرفـت
بر هر كسي كه گفته شود بي اثر شود
در مجلس هدايـت ملـت نـمي شود
از حق بگفت : تا كه پُر از شور و شر شود
ديوانه را نصيحت و پندش كه مي دهند
از پنـد ناشناختـه ، ديوانه تـر شود
در اين محيط فاسد،گر از چنگ گرگ پير
آهو فرار گر بكند ، باز در خطر شود
فرياد از اين عقيده ي مردم،چو گرگ پير
چنگالشان به خون خوريَـس، خيره تر شود
دوران عمر رفت و نـيامد زمان عيش3
صد سال اگر گذشت ،زِ اول بدتـر شود
بر روي خاك مُردن وبر تخت جم يكيست
اين مال و جاه ، از دَم مردن ضرر شود
قومي به خواب بودن وخفتن به خواب مرگ
مانند فعلشان ، ضررش از دو سـر شود
افراد بي خِـرد همه جا بي خرد بُوَنـد4
گر كفش پا شوند و گر تاج سر شود
آيا كدام فـرد بشـر ، جان بِـدر بـرد
هركس زِ عيش و نوش جهان،بي خبر شود
هر كس كه در طريق هدايت قدم نهاد
چون مرغ در قفس شد و بي بال و پَر شود
هر كس به راه دين و ديانـت ستاده اس5
مانند نخل بي سر و بي برگ و بر6 شود
دانا در اين محيط ندارد مجال حرف
بايد دهن بـبندد و زين جا بِـدر شود
يك عده شان عقيده ندارند دين رب
يارب روا مـدار گـدا معتبـر شود
هر كار خير و نيك ،فرو ماند در محيط
هركار زشت ،شور و شرش با ظفر7 شود
آسايشـم زِ دست بـرفت اندر اين محيط
آسايشـس كز آن همه كس بي هنر شود
در همچنين محيط كه مجبورس آدمـي
كارش به كس نباشد،چون كور و كر شود
امر خدا چه مي شود ، آن را حسن بگو
در اين محيط ، امر خدا هم هدر شود
٭٭٭
1- شيطاني 2- پيش – جلو 3- زندگاني- خوشي 4- باشند 5- ايستاده است 6- بار- ميوه 7- پيروزي- نصرت
حسن مصطفایی دهنوی
اشعار پدر گنجینه ی بزرگی از معرفت واخلاق است
خیلی زیبا بود
روحشان قرین رحمت حق