جمعه ۲۵ آبان
اتاق بی پنجره شعری از رضا چیرانی
از دفتر شبهای دلتنگی نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۲۱:۰۰ شماره ثبت ۹۴۱۷۰
بازدید : ۲۰۱ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب رضا چیرانی
|
تو همقد تنهایی، دوری ازم
دیگه بر نمیاد صبوری ازم
تن من واسه پنجه ی بی کسی
نحیفه تو دنیای دلواپسی
نمیخوام بگم وقتی رفتی منم
دیگه مردم و زیر خاکه تنم
نمردم ولی بی تو دنیام مرد
تو رفتی همه آرزوهام مرد
حالا تو اتاقی که بی پنجره س
رفیقم همین بغض تو حنجره س
یه خودکار و یه کاغذ بی خطه
که هر واژه توش بدتر از آفته
نپرس از هوایی که تاول زده
زیر پوست این شهر غمگین شده
نپرس از نگاهی که سق میزنه
بازم جاده ای رو که نفرین شده
میدونم نمیتونم از تو بگم
میدونم که حرفام زمین میخورن
همون واژه هایی که دارم تو سر
میان روی پیشونی چین میخورن
نمیخوام بگم وقتی رفتی منم
دیگه مردم و زیر خاکه تنم
نمردم ولی بی تو دنیام مرد
تو رفتی همه آرزوهام مرد
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ترانه بسیار زیبا و خوش آهنگ بود