سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        اشی مشی...

        شعری از

        سید رضا موسوی

        از دفتر بختک مرا ببوس... نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۲ ۰۴:۰۳ شماره ثبت ۹۳۶۲
          بازدید : ۱۲۱۶   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید رضا موسوی

        تمام هق هق شعرم برای قاضیِ عشق
        که زد به روی ورق ها سکوت منگنه ها
        نشسته در تب و تابی شبیه شیهه اسب
        نجابتی که تو کُشتی میان گردنه ها


        برای حل معمای "دوستت دارم"
        نگاه منصف قاضی به سمت چوبه دار
        میان وعده دیدار و رفتنــــــم سرِ کار...!
        سکوت ممتد احساس و رد پای قطـــــــــــــــــــار


        تمام صحنه این فیلم به زیر خاطره ها
        شکسته شد {تِله بغضی!} به روی ابر تنم
        عبور تند قوافی برای شعر و جنون
        نشانده بر تن شعرم دو بیتی از کفنــم



        تو رفته ایی که نبیند دو چشم " گریه " تو را
        تسلطی که ندارم ؛ در اختیــــــــار تو بود
        برای نامه نوشتن به برگ برگ درخت
        تبر شدی که بفهمد از اقتدار تو بود!!!؟


        شکستی ام که بخندی به تکه های دلم
        نوشتمت که بخوانی ؛ برو برو ...به درک !
        تمام زخم زبانها به جسم خسته شعر
        نگاه زخمی شاعر به گولّه های نمک


        نمک به زخم نگاهم نشاند و رد شد و رفت
        تمام حس کلاهی که رفته بر سر عشق
        دو مصرعی که بگویم تمام نفرت من
        شبیه میخ طویله نشسته سر در عشق!



        منم شبیه کشیشی که اعتراف ِ تو بود
        فقط شنیدم و رفتم به سمت حس حباب
        تلنگرت ترکیده تمام بغض مرا
        و سوخت قلب سفیدم کنار سیخ و کباب


        برای عبرت جمعی که مست چشم تو اند
        برای موج توهُّم شبیه سخره شدم
        زدی به صورت شعرم تمام عربده را
        و گوش شعر خودم را شبیه نعره شدم


        ولی ببین تو چه کردی ببین که رفتنِ تو
        نشانده بر دل دفتر سکوت قافیه را
        برای وزن غزل های پاره پاره شده
        نشان بده تو سبک تر سکوت قافیه را


        رسیده ام به دوراهی به اوج فاصله ها
        به ذره ذره شکستن میان خاطره ها
        برای خوردن بغضی که قوت غالب ماست
        رمق نمانده برایم میان شعر شما


        به خنده های عجیبت برای زجر من و
        به گریه های غریبم که خط کشی نشده
        قسم به کودک ذهنم کنار دَکّه ء شعر
        که شورِ منطقت اینجا اشی مشی نشده !!!!!
        .
        .
        .
        .
        .سید رضا موسوی
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مجتبی شهنی
        يکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۴۰
        درود بزرگوار خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3