شنبه ۸ دی
مرگ و زندگی شعری از آذر مهتدی
از دفتر فریاد نوع شعر شعرناب
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۴۰ شماره ثبت ۹۳۲۵۴
بازدید : ۲۱۳ | نظرات : ۲۲
|
آخرین اشعار ناب آذر مهتدی
|
مادری در
اتاق نوزادان
خسته فریاد
درد می گیرد
یک نفر پا گذاشت
به این دنیا
یک نفر راهی از
جهان دل کند
مادری اشک ریخت و
خون گریست امروز
مادری کودکش
بغل می کرد
شیر در
گلوی نوزادش
از رگ و جان
مایه می گیرد
همه راز بقا
همین نکته است
مرگ در حال
رفتن و شدن است
زندگی را مجال
ماندن نیست
مرگ چشمش
به سوی ما ماندست
نوبتی کرده بردن
ما را
در قطاری که
می رود بالا
می رساند
به مقصد آخر
با بلیطی
که یکسره است تنها
مثل فیلمی
که می شود اکران
در نگاه تو
قصه ات تنها
درد دارد
تمام ثانیه ها
شادیش
مثل رنج غربتها
جوخه آماده ی
چکاندن تیر
یک نفر بی گناه
می میرد؟
جوخه آماده.
.. یک نفر مانده
نوبت ما اگر چه
حالا نیست
فرصت از دست
می رود یک جا
تا نفس هست
زندگی باقی ست
تو اگر همسفر
نمی خواهی
در سفر
قاضی عدالت باش
ستم از ظالمان
نمی خواهی
زیر دستان خود
رعایت باش
از خودت پس بگیر
حساب و کتاب
تا حسابت
همیشه بسته شود
پاک دستی
نتیجه ی پاکیست
مرد بودن
نماد دانایی ست
18آذر99
آذر م
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما استاد ارجمند سپاس از نگاه و نظرتان حضورتان مستدام | |
|
درود بر شما سپاس از حضورسبزتان 🌸🌸🌸🌸 | |
|
سلام و درود جناب مازیار سپاس از نگاه و نظرتان حضورتان سبز همراهیتان مستدام | |
|
درود بر شما سپاس از حضور همیشگی و پر مهرتان | |
|
درود بر شما جناب غرب سپاس از حضور سبز و نگاه و نظرتان🌸🌸🌸🌸 | |
|
درود بر شما و مهرتان مستدام سپاس از حضور سبز و پر لطفتان | |
|
مهربانو درود بی پایان سپاس از حضور سبزتان مثل همیشه زیبا می بینی🌹🌹🌹🌹 | |
|
درود دوست شاعر و گرانقدرم سپاس از مهرتان حضورتان سبز و قلمتان مانا | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و آموزنده بود
دستمریزاد
موفق باشید