دوشنبه ۳ دی
خرمشهر در غربت شعری از محمد پازوکی
از دفتر شعرناب نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۳۹ شماره ثبت ۹۳۲۵۳
بازدید : ۲۱۰ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب محمد پازوکی
|
حالِ من حال روبراهی نیست
مثلِ آنان که اهلِ دربند ند
جفتِ شهری شدم که اول کار
مسجدش را به توپ می بندند
قامتِ نخل ها همه بی سر
سروها اصله اصله افتادند
کوچه ها پر شد از شهیدان که
همگی اهل رستم آبادند
من ولی بندری پر از اندوه
مثلِ بیروتِ رو به ویرانی
برنشسته غبار غم به دلم
زیرِ جبرِ غبار افشانی
غزه تکرارِ نام من شده است
من فلسطینِ بی سرانجامم
مثلِ کابل اسیرِ نا امنی
یا شهیدی همیشه گمنامم
آه...سخت است مرد باشی و
تن به تیغِ هلاک بسپاری
دشمن از خاکریز عبور کند
غیرتت را به خاک بسپاری
از پسِ این زمانِ ظلمانی
شک ندارم پگاه خواهد شد
از زمستان عبور خواهم کرد
حال من روبراه خواهد شد
می رسد روز فتح خونین شهر
می رسد باز سوم خرداد
شهر خود را دوباره خواهم ساخت
شهر خود را بدون استبداد
|
نقدها و نظرات
|
درودتان باد بارها و بارها ابیات شما نیز کم از روضه ی امام حسین ع برای من نبود . سپاسگزارم از خوانش و مهرتان برقرار و سلامت باشید به مهر انشاا... | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
پایان بندی اش قشنگ بود . شعرتان زیباست
منتهی مشکل اینجاست که پس از رنجِ فتح ، یک مستبد که میرود مستبدان دیگر بر سرِ مردم آوار می شوند و این درد بزرگی ست