سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        بیداد

        شعری از

        محمد پازوکی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۰۳ شماره ثبت ۱۱۰۵۳۱
          بازدید : ۲۰۹   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد پازوکی

        تمامم را بهم می ریزد این افکار ، پی در پی
        که عمری دیده ام آزار از این اشرار پی در پی
         
        چه خفت ها که می بینم از این بیگانه با مردم
        و سختی های رنگارنگ ذلت بار پی در پی
         
        ببین شرم نگاهم را و انکارش مکن لطفا
        شبیه ساکنان ثابت دربار پی در پی
         
        برای آب ، چشمانم...برای نان شب جانم
        همه رفته ست حتی در پس آوار پی در پی
         
        گناهش را نمی گیرد به گردن ناخدای ما
        و افتاده همه بر دوش سکاندار پی در پی
         
        امانم را بریده این دویدن های بی حاصل
        امانم را برید این قوم بی مقدار پی در پی
         
        اگر از بعدِ کشتن می خورد شیری شکارش را
        ببین که زنده زنده می خورد کفتار پی در پی
         
        دل از غربِ جهان کندم برای حفظ استقلال
        کنون زندانی شرقم به صد انکار پی در پی
         
        خدا هم گشته غایب از نگاهِ بی سرانجامم
        ز خوی و دستِ دین داران بد کردار پی در پی
         
        چو من آزاده بسیار است در شهر خراب آباد
        که دیده لحظه های بس اسارت بار پی در پی
         
        تبر زین بسته بر پهلوی زین زنگی که بشکافد
        سرِ سبز برادر را برادروار پی در پی
         
        بگوییدم اگر عطار اینجا بود و این لحظه
        چه سان می رفت وادی های ناهموار پی در پی
         
        10 خرداد1401 - البرز - فردیس
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۰۵
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۰۵
        درود بر شما

        زیبا بود اما استفاده از کلمات و لغات کهن در ادبیات امروزی
        جایگاهی ندارد پیشنهاد میکنم غزل های جدید را مطالعه بفرمایید.

        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7